سه مرد به اسمهای «جیمی» (شان پن) ، «شان» (کوین باکون) و «دیو» (تیم رابینز) از زمان کودکی در یک محله آرام در شهر بوستون بزرگ شده و با هم دوست بوده اند. اکنون بعد از مدت ها، با به قتل رسیدن دختر جیمی، سرنوشت دوباره آن ها را گرد هم میاورد. شان که یک کارآگاه پلیس است، مسئولیت تحقیق روی این قتل را بر عهده دارد. او شواهد و مدارک وحشتناکی در این باره پیدا می کند و ...

زنی که می‌داند به دست مردی کشته خواهد شد، تلاش می کند تا بفهمد کدام مرد قاتل او خواهد بود.

داستان سریال در دنیایی مدرن و در عین حال رو به ویرانی جریان دارد که در آن منطقه ای وجود دارد که افراد میتوانند در آن بهترین زندگی با ناب ترین امکانات را داشته باشند، اما تنها 3 درصد از داوطلبان میتوانند برگزیده شوند و به این منطقه راه یابند…

داستانی در مورد چهار سرباز که شاهد قتل وحشیانه یک شهروند بی‌گناه به‌ دست‌ مامور مافوق خود بوده‌اند، به یک ماموریت خیلی خطرناک با فرماندهی یک پارتیزان فرستاده می‌شوند.

هریتیک روشن و تایگر شروف برای بزرگترین نمایش اکشن سینمای هند به هم ملحق می شوند.

یک وکیل سابق و گروهش خدماتی زیرزمینی ارائه می‌دهند، آنها برای جرمی که توسط مردم انجام شده است مجرم تقلبی پیدا می‌کنند تا مسئولیت جرم را بر عهده بگیرد. اما یک مشتری جدید پیدا می‌شود که دنیایشان را زیر و رو می‌کند وقتی که در یک شب با قتل، دروغگویی و فریبکاری او مواجه می‌شوند.

کاران به لندن می رود تا از وقوع یک حمله ی تروریستی در هند جلوگیری کند.

در جریان انتخابات ریاست جمهوری سال 1988آمریکا ، نوجوانی به نام «دانی دارکو» یک شب در خواب از خانه خارج می شود و با خرگوش غول پیکر و زشت رویی به نام «فرانک» ملاقات می کند که به او می گوید دنیا28 روز و 6 ساعت و 42 دقیقه و 12 ثانیه ی دیگر نابود خواهد شد...

داستان یک برنامه نویس جوان که رمانی فانتزی را به یک بازی تبدیل می کند. چندی بعد دنیای مجازی و حقیقی با یک دیگر ترکیب می شوند و تناقضاتی به وجود می آید.

بعد از این که یک بازیگر زن با استعداد در دریافت نقش رویایی اش شکست می خورد، این بازیگر نسبت به فردی که موفق به دریافت نقش شده, حسی وسواس گونه پیدا می کند.

یک مامور سابق پلیس به نام ویل فورد باید خانواده‌اش را از آتش‌سوزی مهیبی که در بلندترین ساختمان جهان رخ داده است، نجات دهد.

هشت سال پس از حوادث پارک ژوراسیک، دکتر «آلن گرانت» به زندگی عادی خودش پرداخته و بدور از هر دایناسور زنده ای مشغول انجام تحقیقات روی فسیلهای دایناسورها است. اما متاسفانه کمبود پول برای تحقیقات باعث می شود که پیشنهاد یک بازرگان ثروتمند به نام «پائول کربی» را برای انجام یک پرواز کوتاه روی جزیره سورنا که دومین مرکز تحقیقاتی روی دایناسورها است را بپذیرد. چیزی که دکتر گرانت نمی داند اینست که کربی نیاز به کمک یک متخصص دایناسورها دارد تا به او و همسرش کمک کند که پسر ۱۴ ساله شان اریک را که با پاراگرایدل در جزیره سقوط کرده نجات دهند.