مردی به یک مسابقه‌ی تلویزیونی می‌پیوندد که در آن شرکت‌کنندگان، که اجازه دارند به هر کجای دنیا فرار کنند، توسط «شکارچیانی» که برای کشتنشان استخدام شده‌اند، تعقیب می‌شوند.

پرسی جکسون نبردی را در سرتاسر آمریکا رهبری می کند تا از جنگ بین خدایان المپیک جلوگیری کند.

داستان گروهی از جنایتکاران و افراد ناجور را دنبال می‌کند که تنها کسانی هستند که می‌توانند از فرو رفتن پادشاهی در هرج و مرج جلوگیری کنند، زمانی که یک شیء باستانی مرموز که قادر به تغییر شکل واقعیت است به دست افراد نادرست می‌افتد.

دنجی با یک علاقه عاشقانه جدید به نام ریز روبرو می‌شود که در یک کافه قهوه کار می‌کند.

راب، یک یاغی ساکسون، و ماریان، یک زن اشراف‌زاده نورمن، پس از فتح نورمن‌ها برای مبارزه با بی‌عدالتی متحد می‌شوند. راب رهبری یک گروه شورشی را بر عهده دارد در حالی که ماریان به دربار فاسد نفوذ می‌کند و هر دو برای عدالت و صلح تلاش می‌کنند.

در یک شهر شناور، برای پسری به اتهام قتل پدرش، پاپوش درست می‌کنند و او تبعید می‌شود، اما...

بیلبو و گروه همراهش مجبور به درگیری با گروهی از مبارزان می شوند, تا مانع سقوط کوهستان تنها به تاریکی شوند.

یک هابیت مهربان از اهالی شایر و هشت همراهش برای نابودی یک حلقه قدرتمند راهی سفر می شوند؛آنها قصد دارند سرزمین میانه را از شر ارباب تاریکی، "سارون" نجات دهند.

دورف ها به همراه بیلبو بگینز و گاندالف خاکستری، به سفر خود برای نجات اربور، شهر مادری شان، از دست اسماگ، ادامه می دهند. بیلبو بگینز هم تحت نفوذ حلقه ای مرموز و جادویی می باشد.

یک هابیت مردد به نام بیلبو بگینز, با گروهی از دورف های شجاع راهی "کوهستان تنها" می شود. تا خانه کوهستانی و گنجینه آن را از اسماگ باز پس بگیرد.

همزمان بانزدیک شدن فرودو و سم به موردور,پیروان پراکنده آنهادر برابر متحد جدید سارون،یعنی "سارومان"، وگروه های وحشی آیزنگارد ایستادگی می کنند.