داج مینارد به بیماری کشنده ای مبتلاست و قصد دارد قبل از این که این بیماری جانش را بگیرد، از همسر حامله اش مراقبت کند. او پیشنهادی مبتنی بر شرکت در یک بازی مرگبار را قبول کرده اما به زودی متوجه می شود که او در این بازی شکارچی نیست؛ او خود شکار است.

بعد از یک ماجراجویی شبانه، زندگی طولانی کونتین نابود میشود و مارگو ناپدید میشود. نشانه هایی برای کونتین و دوستانش به جای میماند که آنها را برای یک عمر به دنبال خود می کشد.

یک زن جوان در زمانی که دنیا به پایان خود رسیده و خانواده اش و اکثر انسان ها بر اثر بیماری مرده اند به مسافری تنها برمیخورد که به او وعده زندگی بهتر در جایی دیگر میدهد حال این زن باید تصمیم بگیرد که خطر اعتماد را بپذیرد و به همراه او برود....

ویروسی مرگبار دنیا را فراگرفته است. در این وضعیت پزشکان و دانشمندان به دنبال یافتن درمانی برای این ویروس هستند اما بزرگترین مشکل آنها نه یافتن درمان، بلکه ترس و جنونی می باشد که برمردم حاکم شده است.

اکنون پنج سال از ناپدید شدن کیت و هانتر می گذرد. اما ظاهرا مشکلاتی که برای این دو خواهر رخ داد ،پایانی ندارد. چرا که یک خانواده حومه شهری با ورود یک زن مرموز و فرزندش به محله شان، شاهد اتفاقات عجیب و مشابهی هستند که درک آن مشکل است و…

یک زن مطلقه و دختر مبتلا به دیابتش, هنگامی که سه مرد در جستجوی ثروت گمشده به خانه آنها می آیند, به اتاق امن خانه تازه خریداری شده خود پناه می برند.

دختر جوان یتیمی به نام سوفی با غولی به نام BFG آشنا می شود و پی می برد که وی بر خلاف ظاهر ترسناکش، بسیار دوست داشتنی است. و در سیر داستان دو غول بزرگتر که نام شان بلادباتلر و فلش لامپ ایتر است نقشه های شیطانی در سر دارند(نقش بد داستان) و به همین دلیل سوفی و BFG روانه لندن می شوند تا ملکه را از نقشه های شیطانی آنها آگاه کنند تا اینکه …

زن و شوهری جوان و ایده آل گرا یک روبات انسان نما را پیدا کرده و به نزد خودشان می برند. اما با نزدیک تر شدن این سه نفر به یکدیگر، درک آنها از انسانیت برای همیشه تغییر خواهد کرد.

داستان مرد جوان گوشه‌گیری به نام جیمز که به یک برنامه کودک تحت عنوان خرس بریگزبی وابستگی شدید پیدا کرده است. اما هنگامی که این برنامه کودک به طور ناگهانی پایان می‌یابد...

هشت داستان ترسناک از داستان‌های قدیمی و محلی که در جوامع مختلف وجود دارد.

این فیلم داستان جک و آماندا هارمز را روایت می کند. آن ها بعد از فوت دختر جوانشان به عزلت و انزوا روی آورده و زندگی جدیدی را آغاز کردند. بعد از شروع این سبک زندگی جدید، شرایط به سرعت برایشان ناگوار شده و گناهان گذشته ی آن ها به سراغشان می آید...

پسر بچه ای بنام "تیم" در خانواده ای زندگی می کند که همه به او عشق می ورزند و این مسئله زمانی بهم می خورد که خانواده اش پسر بچه ای کت و شلواری را برای بازی کردن با او به خانه شان می آورند و "تیم" زمانی که می بیند دوست جدیدش نظر همه را جلب کرده قصد دارد تا با او وارد رقابتی سخت شود و ...