در آپریل 1945، همان طور که دشمنان آخرین حرکت خود را به سمت نیروهای اروپایی انجام می دهند، یک ارتش جنگی به سرپرستی وارددی و پنج همراهش به یک ماموریت خطرناک در پشت خط دشمن فرستاده می شوند. بدون اسلحه و بدون افراد زیاد، وارددی و گروهش با خطر مرگ در مقابل نازی های آلمانی مواجه می شوند.

آقای لینک "سر لیونل فراست" کاوشگر را برای پیدا کردن یکی از اقوام گمشده‌‌اش در دره افسانه ای" شانگری لا" استخدام می‌کند.

داستانی واقعی درباره دو نفر که به طور اتفاقی با هم آشنا شده و عاشق یکدیگر می شوند. اما این تمام ماجرا نیست و آنها در جریان یکی از هولناک ترین طوفانهای دریایی قرار می گیرند و باید سعی در نجات جان خود داشته باشند.

این سریال علمی تخیلی از داستانی با قتل، عشق و خیانت صحبت می‌کند که 300 سال بعد اتفاق‌های اصلی آن رخ می‌دهد که بدن انسان قابل تعویض خواهد بود…

دو همکار با نامهای «چارلی واکس» ( جان تراولتا ) و «جیم ریس» ( جاناتان میرز ) در دفتر سفارت آمریکا در فرانسه در حال کار هستند، کارمند جوان جیم که توسط یک جاسوس از شکل گیری یک حمله تروریستی در پاریس با خبر شده است به دنبال متوقف کردن حمله تروریستی در شهر می باشد...

داستان این فیلم درباره‌ی زوجی به نام کوفی و دنی است ، دنی یک آهنگ‌ساز محلی می‌باشد که به کار دیگری هم مشغول است. تمام مردم منتظر فستیوال موسیقی او هستند. اما…

"رولاند دیسچاین" آخرین تفنگ داری ست که باید با فردی خطرناک به نام "والتر" که می خواهد باعث سرنگونی برج تاریک شود,مبارزه کند. و جهان را به حالت اول بازگرداند. در حال حاضر سرنوشت جهانیان به دستان او گره خورده است.

داستان دختری جوان که برای حضور در یک آکادمی معروف به برلین می‌رود و به مرور متوجه می‌شود که اتفاقات شومی در این آکادمی رخ می‌دهد.

داستان راهبه های قرون وسطایی با نام های الساندرا (الیسون بری)، فرناندا (اوبری پلازا) و گینورا (کیت میکوچی) که زندگی ساده ای را در کلیسای خود به پیش می برند. آنها روزهای خود را صرف روال رهبانی، جاسوسی کردن از یکدیگر و سرزنش کردن کارگران املاک می کنند. پس از یک نشست توهین آمیز که سبب رانده شدن دهقانان و روستاییان شد،...

داستان فردی که از او خواسته می شود که پس از مرگ برادرش، از برادرزاده نوجوانش مراقبت کند.

یک زوج تازه ازدواج کرده خانه ای زیبا در یک اراضی چندین هکتاری خریداری میکنند اما مردی که از آنها خریدند حاضر به ترک آنجا نیست.

«جک اسپارو» و «باربوسا» که به دنبال یافتن چشمه‌ی جوانی هستند، در میابند که «سیه ریش» و دخترش نیز در جستجوی همان چشمه‌اند.