داستان یک بیمار بیمارستان روانی که به ظاهر وانمود می کند که دیوانه است. مراقبی که مسئول مراقبت از این بیمار است، شروع به شک در وضعیت روحی او خود می کند و ...

زنی اوکراینی که گذشته ای وحشتناک دارد به آرامی خود را وارد زندگی یک خانواده ثروتمند ایتالیایی می کند...

نیل و آلیس بنت هسته اصلی خانواده‌ای ثروتمند هستند که در تعطیلات در مکزیک به سر می‌برند. وقتی یکی از بستگان نظم خانواده را به هم می زند، اتفاقاتی رخ می دهد که ...

امیلی با کامیل آشنا می‌شود که جذب نورا می‌شود، نورا که با آمبر در ارتباط است اتفاقاتی را رقم می زند که ...

پس از تلاش نافرجام برای ترور «دوگل» در اوت سال 1962، گروه OAS با مشکلات قابل توجهی رو به رو می شود و بسیاری از رؤسای آن شناسایی می شوند. رئیس جدید گروه، «سرهنگ رودن» (پورتر) تصمیم می گیرد تا آدم کشی حرفه ای را که هیچ ارتباطی با گروه ندارد اجیر کند؛ مردی انگلیسی با اسم رمز «شغال» (فاکس)...

در هنگام شام تعدادی از دوستان تصمیم به انجم یک بازی می گیرند. هر کدام از آنها باید موبایل خود را در وسط گذاشته و تمامی پیام‌ها و تماس‌ها را به سایرین نشان دهد.

یک توله گرگ و یک توله شیر گمشده توسط دختری در قلب بیابان کانادا نجات می یابند. دوستی آنها زندگی آنها را برای همیشه تغییر خواهد داد.

اسپانیا، سال 1921، یک نظامی سابق که حالا به عنوان پلیس کار می کند، از مادرید به بارسلونا فرستاده می شود تا مقدار قابل توجهی از تسلیحات نظامی که از قطار و ظاهرا توسط آنارشیست های انقلابی به سرقت رفته است را برگرداند.

هنگ کنگ، سال ۱۹۶۲٫ «لی ژن» (چئونگ) منشی یک شرکت صادراتی است و شوهرش که در یک شرکت ژاپنی کار می کند، دائم در سفر است. خیلی زود میان «لی – ژن» که در یک واحد آپارتمانی شلوغ زندگی می کند و همسایه اش، روزنامه نگاری به نام «چو» (لئونگ چیو وای)، صمیمیتی به وجود می آید.

داستان دختری هشت ساله به نام ویکتوریا که مادرش به تازگی فوت کرده است. او با پدرش در یک روستای کوچک کوهستانی نقل مکان می کند و آرامش خود را در پذیرش یک توله سگ که در یک مزرعه پیدا می کند، بدست می آورد.

مت و کیت خانه ای دورافتاده را خریداری می کنند. هنگام نقل مکان به این خانه، آن ها متوجه وجود اتاقی می شوند که تمام آرزو های مادی آن ها را برآورده می کند اما از آن جایی که کیت تا کنون دو بار سقط جنین داشته است، بیشترین چیزی که کیت و مت به آن نیاز دارند یک بچه است.

داستان در مورد پسر بچه ای می باشد که پدرش او را در مزرعه تنها رها کرده است. آرایشگر شهر به طور اتفاقی او را میبیند و سرپرستی او را به عهده میگیرد...