دختری نوجوان عاشق یک خون آشام می شود و بعد از آن حاضر است هر خطری را بپذیرد تا با او باشد.

یک دختر نوجوان جذاب و مشهور، که تنفر خیلی ها را متوجه خود کرده، روزی خود را در بدن یک مرد می بیند، و اکنون به هر دری می زند تا بتواند دوباره به بدن اصلی خودش بازگردد.

در کنار کارخانه ی فولاد شهر پنسیلوانیا ، جسد تكه پاره ی یك دختر نوجوان پیدا شد وقتی آنها بدنبال شكار هیولایی كه اینكارو كرده، بودن ، شایعات زیادی بر سر زبان ها افتاد اما بیشتر اهالی به خانواده ی ثروتمند كولی قبیله ی "گادفری" كه به تازگی به اونجا اومده بودن مشکوک شدن، در دنیای پیچیده ی بیشه ی شوکران ، هركسی یك راز تاریك رو مخفی میكنه...

پسری ۱۱ ساله که معتقد است بهترین کارآگاه در شهر است، با بهترین دوست خود که یک خرس است به ماجراجویی می پردازد و …

دختری جوان به خاطر اعمال پدر و مادرش در نقطه ای دور افتاده تنها می ماند و در این زمان تنها در رویاهای خود زندگی می کند...

در دنیایی که هیولاها به آن حمله کرده‌اند، جوئل( دیلان اوبرایان)، می‌فهمد که دوست دخترش فقط 80 کیلومتر از او دور است. قهرمان درونی جوئل برای بودن با دختر رویاهایش، سفری خطرناک را آغاز می‌کند.

دو خواهر متوجه مرگ مادر خود می شوند. خواهر کوچکتر(لانگ جانسون)، که بسیار ماجراجو بوده و بزودی به یک خواننده تبدیل می شود، خواهر بزرگ خود ( لیلی جانسون) را مجبور به شکار یک تک شاخ با خون جادویی می کند.

علاالدین، یک پسر خیابانی، بطور تصادفی شاهزاده یاسمین که بطور مخفیانه در شهر میگردد، را ملاقات می کند. آن‌ها عاشق یکدیگرند، اما یاسمین فقط می تواند با یک شاهزاده ازدواج کند.

اقتباس تلویزیونی از داستان کلاسیک «چارلز دیکنز» در مورد اسکروج خسیس.

داستان ایموجی های دوست داشتنی که زندگیشان در موبایل ها در جریان می باشد. آنها همواره به امید اینکه توسط کاربر انتخاب و استفاده شوند، خود را آماده می‌کنند.

«رالف» شخصیت بد یک بازی کامپیوتری است که میخواهد، همانند شخصیت خوب بازی که «فلیکس» نام دارد، یک قهرمان محبوب باشد. اما مشکل اینجاست که هیچکس آدم بدها را دوست ندارد. او تصمیم میگرد هرطور شده به آرزویش برسد، اما در این راه کل دنیایی که در آن است را دچار اختلال می کند...

یک دختر ماجراجو دنیایی متفاوت را میابد که یک نسخه ایده آل و عجیب از خانه خسته کننده او است، اما رازهایی شیطانی در آن نهفته است.