لارا کرافت، ماجراجوی نترس، درگیر یک تعقیب و گریز پرخطر در سراسر جهان می‌شود و در حالی که از یک راز باستانی پرده برمی‌دارد، با گذشته‌ی آسیب‌زای خود روبرو می‌شود.

خانواده‌ای ناقص از انسان‌ها، خدایان و هیولاها تلاش می‌کنند تا یکی از اولین شهرهای جهان را بدون کشتن یکدیگر اداره کنند.

دنجی با یک علاقه عاشقانه جدید به نام ریز روبرو می‌شود که در یک کافه قهوه کار می‌کند.

بیلبو و گروه همراهش مجبور به درگیری با گروهی از مبارزان می شوند, تا مانع سقوط کوهستان تنها به تاریکی شوند.

یک هابیت مهربان از اهالی شایر و هشت همراهش برای نابودی یک حلقه قدرتمند راهی سفر می شوند؛آنها قصد دارند سرزمین میانه را از شر ارباب تاریکی، "سارون" نجات دهند.

دورف ها به همراه بیلبو بگینز و گاندالف خاکستری، به سفر خود برای نجات اربور، شهر مادری شان، از دست اسماگ، ادامه می دهند. بیلبو بگینز هم تحت نفوذ حلقه ای مرموز و جادویی می باشد.

یک هابیت مردد به نام بیلبو بگینز, با گروهی از دورف های شجاع راهی "کوهستان تنها" می شود. تا خانه کوهستانی و گنجینه آن را از اسماگ باز پس بگیرد.

همزمان بانزدیک شدن فرودو و سم به موردور,پیروان پراکنده آنهادر برابر متحد جدید سارون،یعنی "سارومان"، وگروه های وحشی آیزنگارد ایستادگی می کنند.

گاندالف و آراگورن دنیای مردان را در برابر سپاه سارون رهبری می کنند, تا توجه او را از فرودو و سم که با یک حلقه به کوه نابودی نزدیک می شوند، به سمت خود جلب کنند.

نورا، آندریاس و کاپیتان کریس وقتی یک غول خطرناک جدید بیدار می‌شود، دوباره دست به کار می‌شوند - و این بار برای از بین بردن آن به کمک بیشتری نیاز دارند.

وقتی ماموریت‌های تعطیلاتشان خراب می‌شود، وین فکر می‌کند که با بابانوئل توی دردسر بزرگی افتاده است، که باعث می‌شود گنجینه‌ای از اتفاقات شاد گذشته برایش باز شود.

داستان درباره یک جامعه مخفی است که موجودات ماوراء طبیعی مانند جادوگران، خون‌آشام‌ها و گرگینه‌ها را ردیابی می‌کند.