داستان هیلدا که در بدن یک غول بیدار می شود، حال او باید از عقل و شجاعت خود استفاده کند تا به خانه بازگشته و مجددا انسان شود تا شهر ترولبرگ را نجات دهد.

سیلوی، تابستانی عاشقانه را با یک نوازنده ساکسوفون پشت سر می‌گذارد. این فردتوسط پدر سیلوی استخدام شده. این تابستان می‌گذرد و چندین سال بین این دو نفر جدایی رخ می‌دهد. پس از گذشت سال‌ها، دوباره این دو با یکدیگر برخورد می‌کنند و متوجه می‌شوند که مرور زمان، احساساتشان نسبت به یکدیگر را کمررنگ نکرده است....

بازیگران مجموعه فیلم‌های «هری پاتر» در ویژه برنامه سالگرد تولید اولین فیلم گرد هم آمده اند، این مستند شامل مصاحبه و گفتگو با بازیگران می باشد.

در سال ۲۰۲۷ زنان دیگر نمی توانند بچه‌ای به دنیا بیاورند. درحالی که بحران و آشفتگی پایه های تمدن بشری را متزلزل کرده، دنیای در شرف مرگ و نیستی، آخرین شانس بقایش را در وجود زنی به نام «کی» می بیند، که به گونه‌ای غیر قابل درک باردار شده است و اکنون در حالی که فرقه‌های متخاصم ملی‌گرا به جان هم افتاده‌اند و رهبران دنیا شاهدند که چطور قدرت از دستشان خارج می‌شود، مردی سرخورده به نام «تیودور» (اوون) ماموریت می‌یابد از این زن محافظت کند و او را تا بندری همراهی کند تا این آخرین امید بشریت بتواند در امنیت کامل، کودکش را به دنیا بیاورد...

داستان تاجر موفقی که باید قبل از اینکه همه چیز را برای همیشه از دست بدهد، تعیین کند که چه کسی سعی در خرابکاری در زندگی او دارد.

«دنی فلین» (دی لوییس)، مشت زن سی و دو ساله، پس از تحمل چهارده سال حبس به خاطر فعالیت در ارتش آزادی بخش ایرلند، از زندان آزاد می شود و پس از بازگشت به خانه به دیدن «مگی» (واتسن)، محبوبه ی سابقش می رود. او می خواهد دوباره کار مشت زنی را آغاز کند. اما اعضای ارتش آزادی بخش، با این کار مخالفت می کنند...

داستان حول محور دو شخصیت اصلی به نام‌های پابلو اسکوبار (با بازی واگنر موورا) سرکرده گروه کلمبیایی کوکائین و خاویر پینا (با بازی پدرو پاسکال) مأمور مکزیکی ستاد مبارزه با مواد مخدر DEA می‌گذرد که پینا از سوی مقامات عالی رتبه آمریکایی طی یک مأموریت به کلمبیا فرستاده می‌شود تا اسکوبار را دستگیر کند یا در بدترین حالت او را به قتل برساند...

«لِستر» نزدیک به 14سال است که برای مجله‌ای مطلب می‌نویسد. او که از شرایط شغلی خود ناراضیست در زندگی زناشویی و خانوادگی خود نیز دچار مشکل می‌باشد و نمی‌تواند با همسر و دخترش ارتباط برقرار کند. درحالیکه «لِستر» انگیزه‌اش را کاملا از دست داده، به صورت اتفاقی با دیدن دختری نوجوان به نام «آنجلا»، به او علاقمند شده و انگیزه‌ای برای زندگی پیدا می‌کند.

زوج جوان و افسرده‌ای به دنبال پناهندگی در کانزاس سیتی هستند.

ماجراهای لوسیل بال و دسی آرناز و بحران هایی که حرفه و زندگی مشترک آنها را به خطر انداخته است.

«مارگارت تیت» دستیار جوانش را مجبور به ازدواج با خودش می کند، تا از باطل شدن ویزایش در امریکا جلوگیری کند و به کانادا دیپورت نشود.

داستان آشپزی که شغلش را در رستوران از دست داده و تصمیم میگیرد یک رستوران سیار را در یک کامیون راه اندازی کند، و از این طریق خانواده اش را هم دوباره سر و سامان ببخشد.