در این ماجراجویی نا متعارف یک خانواده که دچار آشفتگی احساسی شده است توسط اتفاقی غافلگیر میشوند. وس یک پسر بچه ی آمریکایی 8 ساله ی غیر عادی است که نا گهان ادراکی وجودی پیدا میکند. او اعتقاد دارد که در واقع...

داستان یک جانی بی رحم که مجبور می شود به دوران و ریشه های پیشین خود در شهر کوچکی که می زیسته، بازگردد. جاییکه به طور ناگهانی کارخانه مداد تقریباً ورشکسته پدرش را به ارث می برد. اکنون او باید تصمیم بگیرد که کارخانه را از این وضعیت نجات داده و به حالت قبلی برگرداند و یا آن را به حال خود رها کند.

غلاف تمام فلزی ماجرایی تلخ و گزنده را در خلال جنگ ویتنام و در یک پایگاه آموزش تفنگداران نیروی دریایی ارتش آمریکا و بعد از آن در میدان‌های جنگ در ویتنام روایت می‌کند. فیلم انتقادی به تزریق روحیه وحشی‌گری و جنگ‌طلبی به سربازان بیچاره آمریکایی و تبدیل کردن آنها به حیوانات دست آموز است.

آیا شکسپیر یک متقلب و سارق ادبی بود؟ داستانی قدیمی وجود دارد که میگوید شکسپیر نویسنده ی واقعی آثار فاخری همچون اتلو، مکبث و هملت نیست، بلکه جوانی به نام ادوارد نویسنده ی واقعی آن چیزی است که به شکسپیر نسبت داده شده. داستان فیلم در مورد جوانی است که ادعا می شود نویسنده ی داستانهایی است که اکنون میراث ادبی شکسپیر لقب دارد.

جک که فردی جاودانه می باشد، وی گذشته ای ترسناک و مخوفی دارد که باعث شده فردی انزواطلب شده و برای حفاظت از خود و دیگران از جامعه ی اطرافش دور باشد.

ماچته (دنی تریو) یک مهاجر مکزیکی غیر قانونی است که در جریان یک توطئه چینی آمریکایی، از سوی رئیس سازمانی که وی را استخدام کرده مورد خیانت قرار می گیرد. این توطئه چینان عبارتند از یک سناتور فاسد عوام فریب آمریکایی به نام مک لاگلین (رابرت دنیرو)، یک تاجر تشنه ی قدرت به اسم بوث (جف فاهی)، و یک رئیس باند قاچاقچیان مکزیکی به اسم تورز (استیون سیگال). ماچته که در کار با چاقو و دیگر سلاح ها مهارت بی نظیری دارد، تلاش خود را برای انتقام گیری از روسای سابق اش و مبرا کردن خویش از اتهامات آغاز می کند...

هفت سال پیش یک هیولای مرموز در اعماق معدن زغال سنگ یک روستا پیدا شد. از آن زمان به بعد شایعات مربوط به طاعون در سطح شهر پخش شد که باعث شد مردم یک بیماری روانی غیرقابل توضیح را تجربه کنند.

داستان مرد و زن جوانی که با وجود اینکه در اکثر زمینه ها با هم اختلاف نظر دارند، عاشق یکدیگر می شوند...

زمانی که لیلا، خواننده‌ای مشهور اما فراموشکار، نحوه اجرایش را فراموش می‌کند، یکی از طرفدارانش برای آموزش او داوطلب می‌شود.

سه غریبه به صورتی غیر منتظره متوجه می شوند که سه قلوهای مادرزاد هستند که در زمان تولد از یکدیگر جدا شده اند. این اتحاد دوباره آنها را به شهرتی جهانی می رساند،

یک دانشمند روانپریش سه گردشگر را می رباید و مثله می کند, و با دوختن دهان آنها به راست روده یکدیگر یک هزارپای انسانی ایجاد می کند.