یک مامور زن جوان ماهر وظیفه دارد یکی از ماموران سرکش قبلی را دستگیر کند. این مامور سابق قصد دارد یک سلاح بیولوژیکی را در بین معامله گران جنسی ثروتمند و قدرتمند بین المللی پخش کند.

بعد از این که بهترین دوست میشل چدویک یعنی سوفیا، به طور اتفاقی روح یک جادوگر شرور که قرن ها پیش مرده بود را بیدار می کند، میشل مجبور می شود برای نجات او از عذاب ابدی راهی پیدا کند.

داستان این فیلم درباره‌ی فردی به نام «فارست گامپ» می‌باشد که روی نیمکت نشسته و منتظر اتوبوس است. او در همانجا، برای افراد مختلف، گوشه‌هایی از داستان زندگی خود را نیز تعریف می‌کند که مصادف با اتفاقات مهم دوران تاریخی آمریکا نیز می‌باشد.

داستان دختری 13 ساله به نام "فن" که در طول شیوع سارس در سال 2003، به تایوان بازگشت.

«گومس آدامز» (جولیا) با همسرش، «مورتیشا» (هیوستن)، دو فرزندش، «ونزدی» (ریچی) و «پوگسلی» (ورکمن) و مستخدمان وفادارش، «تینگ» (که دستی بریده از مچ است) و «لورچ» (استرویکن)، زندگی نامتعارفی را در قصری عجیب و غریب می گذرانند. «گومس» به دنبال «فستر»، برادر گم شده اش است و وکیل حقه باز خانواده (هدایا) می کوشد مردی به نام «گوردون» (لوید) را به جای «فستر» جا بزند و املاک «آدامزها» را تصاحب کند.

ادی براک تلاش می کند تا با زندگی جدید و توانایی ابرانسانی که توسط یک موجود بیگانه در اختیارش قرار گرفته، سازگار شود و در عین حال هم بتواند به خوبی از آن استفاده کند. براک سعی می کند با یک قاتل زنجیره ای به نام کلتوس کاسدی مصاحبه کند، اما او پس از یک اعدام ناموفق از زندان فرار می کند، دوباره دست به کشتار می زند ...

سیرانو دوبرژراک در واژه سازی و شمشیر بازی تبحر دارد, او که عاشق رکسان زیبا می باشد, بخاطر چهره ظاهری خود از رسیدن به او ناامید می باشد.رکسان عاشق فرد دیگری ست و...

این فیلم بر اساس یک داستان واقعی ساخته شده است. یک کوهنورد در حالی که به تنهایی مشغول کوهنوردی است، زیر یک تخته سنگ گیر می افند و ناامیدانه سعی در زنده ماندن دارد.

داستان زن جوانی که به دنبال بهبود خود از یک هیپنوتراپیست مشهور کمک می گیرد. اما پس از چنو جلسه او پیامدهای غیر منتظره و مرگباری را کشف می کند.

مارنی ( سوزان ساراندون ) یک بیوه‌ی سالمند است که با دخترش لوری ( رُز بایرن ) به لس آنجلس می آید به امید اینکه بتواند پس از مرگ شوهرش، زندگی جدیدی را آغاز کند ...

در ماه جولای سال دو هزار و پنج نوجوان سیاه پوستی بنام آنتونی در یک حمله نژادپرستانه در پارک لیورپول به قتل می رسد، آنتونی در هنگام مرگ فقط هجده ساال داشت. این فیلم داستان زندگی پسر نوجوان وباهوشی را به تصویر میکشد که زندگیش ناخواسته دستخوش تغییر میشود.