دستان دختری نوجوان که توسط روباتی بزرگ شده است که برای تولید مثل انسان‌ها برنامه ریزی شده اما گروه کوچک این نوع موجودات نادر هنگامی تهدید می شود که....

رز یک دمپایر است ( دمپایر ها از ازدواج خون آشام و انسان به وجود آمده اند و وظیفشان مراقبت از خون آشامی است که مسئولیت او را بر عهده دارند.) او نگهبان لیزا که پرنسس آینده ی خون آشامان است می شود ولی بنا به اجبار مدتی است که از آکادمی که محل زندگی خون آشامان و دمپایر ها است فرار کرده اند.

یک مادر که به تازگی از همسرش جدا شده است قصد دارد به همراه دو فرزند نوجوانش در یک جامعه ی برون شهری آرام، زندگی جدیدی را آغاز کند. چندی بعد او و دو فرزندش نامه های مرموزانه ای دریافت می کنند که در آن ها نوشته شده که افرادی را بکشند یا این که خودشان به قتل خواهند رسید.

این سریال با اقتباس از رمان مشهور و تحسین شده "بازی های مقدس" نوشته ویکارام چاندرا ساخته شده است.

در آینده نه چندان دور، میزان کامل عمر طبیعی یک انسان به ۲۵ سال رسیده است و امکان زندگی بیشتر از این مدت زمان وجود ندارد. اما در شرایطی است که اگر فرد بسیار ثروتمند باشد می تواند با مهندسی ژنتیک، میزان طول عمر خود را تا بینهایت افزایش دهد. اما برای افراد فقیر دو گزینه بیشتر وجود ندارد، یا هرطور شده پول لازم جهت خرید طول عمر را تهیه کند یا اینکه صبر کند تا در ۲۵ سالگی از بین برود. اما در یک شب جوانی فقیر به نام «ویل سالاس» به شکل اتفاقی با مردی روبرو می شود که عمری بسیار طولانی دارد و بعد از دریافت این عمر از او، قصد دارد تا شرایط زندگی اش را تغییر دهد. اما پلیس فکر می کند که این میزان طول عمر با دزدی بدست آمده و ...

در جنگ برای سیاره میمون‌ها، سزار و ارتش میمون‌ها وارد یک جنگ تحمیلی و مرگبار با ارتش انسان‌ها به رهبری کولونلی بی‌رحم می‌شوند. به دنبال تلفات غیر قابل تصور ارتش میمون‌ها، سزار در کشاکشی نزدیک با غریزه تاریک خود، جهت گرفتن انتقام نژاد میمون‌ها آماده می‌شود.

داستان چند نوجوان پولدار و سرکش که باید برای نجات جان خود تلاش کنند. خوابگاه آنها توسط گروهی از مجرمان خطرناک به گروگان گرفته شده است.

کمیل پریکر” روزنامه نگاری جوانی است که به شهر دوران کودکی‌اش بازمی‌گردد تا اخبار قتل دو کودک خردسال را پوشش دهد. اما او در حالی که تلاش دارد تا هویت قربانیان را شناسایی کند، با معماهای حل نشده دوران گذشته زندگی خودش نیز رو برو می‌شود…

فیلم در یک روستا قبل از جنگ جهانی اول در آلمان روایت میشود. یک سری اتفاقات عجیب باعث وحشت روستاییان شده است. نه پلیس و نه روستاییان هیچکدام نمیدانند که چه کسی مسبب این اتفاقات است…

داستان خانواده ای که به شکل غیر منتظره درگیر یک جرم می شوند و مرد خانواده تلاش می کند تا خانواده اش را از نیمه‌ی تاریک قانون نجات دهد.

«رابرت پتینسون» و «ویلم دافو» در نقش دو نگهبان فانوس دریایی در یک جزیره‌ی دور افتاده و اسرارآمیز در دهه‌ی ۱۸۹۰ به ایفای نقش پرداخته‌اند.

یک زن جوان با بیماری "آنیژا" (گونه‌ای از اختلالات حافظه‌ای که ناتوانی ناقص یا کامل در یادآوری تجربه‌های گذشته است) تبدیل به یک مورد کلیدی در یک پرونده ناپدید شدن می شود...