داستان جوانی بیست و چن ساله به نام جاناتان که تنها در شهر محل زندگی خود در شیفت شب فروشگاهی کار میکند. برخورد غیرمنتظره با یک زن مرموز زندگی او را زیر و رو میکند و...

داستان مادر تک سرپرستی که پس از ملاقات دو فرزند خردسالش با پدربزرگ و مادربزرگشان متوجه می شود که همه چیز در زندگی خانواده اش بسیار بد پیش می رود.

داستان زن جوانی که گرفتار یک نفرین و تهدید وحشتناک می شود، او در 7 روز بعد قرار است توسط یک روح شیطانی به کام مرگ فرستاده شود.

هشت نفر از بزرگسالان" جوان"، که به صورت آنلاین با هم ملاقات می کنند، از یک رمان گرافیکی فرقه ای زیرزمینی می سازند، که نه تنها آنها را به عنوان هدف یک سازمان دولتی عمیق و سایه دار می کند، بلکه وظیفه خطرناک نجات جهان را نیز به دوش می کشند.

یک زن و شوهر در بحران مالی شدیدی قرار دارند و به تازگی با خبر شده اند که در منطقه ای از شهر طلا وجود دارد. آنها دستگاه GPS را بر میدارند و به مختصات مکانی که بهشون گفته شده می روند و بعد از کمی گشتن متوجه می شوند که موضوع چیز دیگری هم هست و ...

غریبه‌ای تلاش می‌کند تا به محیط جدیدش خو بگیرد. در این فیلم نانسی و دوستانش ماجرایی را برای حل یک راز، ایجاد رابطه ی دوستی و محکم کردن جایگاهشان در جامعه آغاز می‌کنند.

فیلم داستان نوجوانی با نام کیسی نیوتون را روایت می کند که آرزو های بزرگی در ذهن دارد و می خواهد به هر قیمتی که شده به آنها دست یابد که این باعث ایجاد دردسر و رفتن به اداره ی پلیس برای او می شود. اما همه چیز تغییر می کند وقتی دروازه ای باستانی به سوی یک دنیای بسیار پیشرفته با نام (Tomorrowland) پیدا می کند و در این راه با مردی با نام فرنک واکر آشنا می شود و با همدیگر تصمیم می گیرند چیز های جدیدی از این سرزمین را کشف کنند...

این فیلم درباره ی هیولایی به نام لری است که از طریق تلفن های هوشمند و دستگاه های قابل حمل ظاهر می شود. این اثر فیلم بلندی است که از روی یک فیلم کوتاه با همین نام، محصول سال دو هزار و هفده، ساخته شده است.

دورا، دوستانش را در ماجراجویی رهبری می‌کند تا والدینشان را نجات داده و راز بین شهر گمشده طلا را پیدا کنند.

پدر و دختری تلاش می‌کنند تا در فضا زندگی خود را نجات دهند.

داستان شخصی که تلاش می کند تا وجود فضاییان را اثبات کند.

شش دوست به صورت آنلاین یک جلسه ی احضار روح برگزار می کنند. اوضاع به سرعت خراب شده و یک روح شیطانی به خانه های آن ها حمله می کند. آن ها متوجه می شوند که ممکن است از این شب جان سالم به در نبرند...