«بنجامین بارکر» (دپ) آرایش گری است که با همسر و دخترش در لندن زندگی می کند. «قاضی تورپین» (ریکمن) که به همسر او نظر دارد، با ترتیب دادن اتهامی دروغین به «بارکر» او راهی زندانی در استرالیا می کند. سال ها بعد «بارکر» از زندان می گریزد و در جست و جوی زن و فرزندش، با هویتی جدید: «سویینی تاد» در لندن ساکن می شود.

فیلمی با اقتباس از داستان یک پسر دبیرستانی. داستان فیلم در خصوص دانش آموزی است که از اختلالات مختلفی رنج می‌برد و اضطراب احتماعی دارد. این فیلم سفر این دانش آموز را در کشف و پذیرش خود،‌ پس از اتفاقاتی که برای او رخ می‌دهد، به پرده‌ی تصویر می‌کشد. یکی از همکلاسی‌های هنسن ....

در این فیلم کوتاه استاپ موشن، پرنده‌ای که توسط موش‌ها بزرگ شده است به کشف اینکه به کجا تعلق دارد، و به سفری جسورانه می‌رود.

خانواده‌ی پرجمعیت «لاود»، متوجه می‌شوند که از نوادگان یک خانواده‌ی سلطنتی اسکاتلندی هستند و خانه‌ی اجدادی آنها یک قلعه است.

بالتیمور، سال ۱۹۵۴. دوران ظهور راک اندرول. «وید واکر» معروف به «بچه ننه» (دپ)، جوان بزهکاری است که به خاطر اعدام پدر و مادرش همیشه اشک از گونه هایش جاری است. «بالدوین» (میلر) که رقیب «بچه ننه» است، با او و دوستانش درگیر می شود. در اغتشاشی که به راه می افتد، «بچه ننه» مقصر شناخته می شود، در نتیجه او را به دارالتأدیب می فرستند...

دختری با موهای بلند جادویی بنام راپونزل، تمام زندگی‌اش را در یک برج گذرانده است. اما یک دزد فراری تصادفا به او بر می خورد، و حالا راپونزل تصمیم میگیرد به همراه او برای اولین بار قدم به دنیای بیرون بگذارد و بفهمد که واقعا چه کسی است.

داستان جنگجویانی که نور و زیبایی را در جهان پیدار کرده اند، اما زمانی که مادر تلخ کامشان، تاریکی، آنها را تهدید به نابودی می کند، باید راهی برای شکست دادن او و بازگرداندن رنگ و رخ به جهان خود بیابند.

یک پسر ایرلندی به نام کیگان و یک دختر اسپانیایی به نام مویا به دنیای افسانه ای سفر می کنند که به آنها می آموزد تا ...

«آدام درایور» نقش یک استند-آپ کمدین و «ماریون کوتیار» نقش همسر او، یک خواننده‌ اپرای معروف را بازی می‌کند. زندگی باشکوه آن‌ها با به دنیا آمدن دخترشان «آنت» چرخشی غیرمنتظره پیدا می‌کند.

محله های مرفه نشین نیویورک. فیلم در مورد اعضای یک خانواده ی پولدار و لیبرال است که درس زندگی می گیرند...

نسخه ویژه ای از نمایش موزیکال برادوی، که در آن صاحب یک فروشگاه محلی پس از به ارث بردن ثروت مادربزرگش, افکار مختلفی در مورد بستن فروشگاه و بازنشستگی در جمهوری دومنیکن دارد.