ماجراجویی دو زن در جاده که به حوادثی غیر قابل پیش بینی منجر می شود و سرنوشت آنها را عوض می کند

گروهی از خلافکاران و پلیس های فاسد تصمیم به قتل یک افسر پلیس میگیرند تا بزرگترین سرقت شهر را گردن او بیندازند.

دختری جوان در هنگ کنگ توسط گروهی از اراذل و اوباش مورد ضرب و شتم قرار میگیرد. پس از این اتفاق او از دختری مبارز درخواست میکند تا جنگیدن به او یاد دهد، اما نتیجه این کار علاقه مند شدنش به مسابقات رزمی میشود، جائیکه دختران زیادی از نژادهای مختلف با هم به مبارزه می پردازند.

داستان سه دوست میانسال که در بحران شدید مالی به سر می برند و دیگر نمیتوانند حتی هزینه خورد و خوراک خود را تامین کنند. به همین دلیل آنها نقشه ای می کشند تا به یکی از بانک های بزرگ شهر دستبرد بزنند و این در حالیست که تا به امروز با هیچ نوع سلاحی کار نکرده اند.

وقتی «جیمز چمبرز» (رامس)، قهرمان سنگین وزن بوکس که به خاطر اذیت و آزار مردم متهم و محکوم شده، وارد زندان می شود، «هاچن» (اسنایپس) که قهرمان محفل غیر رسمی بوکسورهای زندان به شمار می آید، در وجود او رقیبی سرسخت می بیند...

پایان جنگ جهانی دوم. ایالات‌متحده، ژاپن را با استفاده از بمب اتمی شکست داد. در شرایط دشوار زندگی دوباره، باند باکوزا یکک مسابقه بوکس را ترتیب داده است که در آن از یک بوکسور آمریکایی دعوت شده است تا با یک ورزش‌کار محلی ژاپنی در مقابل دوربین‌های سراسر جهان به مبارزه بپردازد.

داستان این فیلم درباره‌ی گروهی از جوانان می‌باشد که در خیابان‌های ناپل با استفاده از سلاح‌های گرم دستی و کلاشنیکف اقدام به خرابکاری و ترس و وحشت می‌کنند. اما…

رز کوپر (ریس ویترسپون) پلیسی است که برای اسکورت یک قاچاقی مواد مخدر (وینست لارسکا) و همسر کلمبیایی اش دنیلا (سوفیا ورگارا) که قرار است علیه کارتل مواد مخدر شهادت بدهند به دالاس فرستاده می شود. اما به یکباره سر و کله آدمکش ها پیدا می شود و کوپر و دانیلا موفق به فرار از مهلکه می گردند و حال رز باید راهی برای در امان ماندن از خطرات بیابد و...

داستان ویرجینیا وایخو، روزنامه نگار مشهور کلمبیایی که در سال 1981 وارد رابطه ای عاشقانه با قاچاقچی معروف مواد مخدر، پابلو اسکوبار، می شود.

یک خلافکار فراری همه چیز را برای خانواده اش و زنی که در حین فرار با او آشنا شده است، قربانی می کند.

«تراویس بیکل» (دنیرو) که سابقا در ویتنام تفنگدار دریایی بوده، در نیویورک راننده ی تاکسی می شود و چون دچار بی خوابی مزمن است فقط شب ها کار می کند. تباهی و فسادی که دوروبرش در شهر می بیند، مایه ی ناآرامی و آشفتگی او است...

اواسط قرن هجدهم، فرانسه. جوانی به نام «ژان باتیست گرنوی» (ویشو) با یک حس بویایی بی نظیر، برای خلق بهترین عطر دنیا به جنایت روی می آورد تا «اسانس» انسانی به دست بیاورد...