داستان ویرجینیا وایخو، روزنامه نگار مشهور کلمبیایی که در سال 1981 وارد رابطه ای عاشقانه با قاچاقچی معروف مواد مخدر، پابلو اسکوبار، می شود.

یک خلافکار فراری همه چیز را برای خانواده اش و زنی که در حین فرار با او آشنا شده است، قربانی می کند.

«تراویس بیکل» (دنیرو) که سابقا در ویتنام تفنگدار دریایی بوده، در نیویورک راننده ی تاکسی می شود و چون دچار بی خوابی مزمن است فقط شب ها کار می کند. تباهی و فسادی که دوروبرش در شهر می بیند، مایه ی ناآرامی و آشفتگی او است...

اواسط قرن هجدهم، فرانسه. جوانی به نام «ژان باتیست گرنوی» (ویشو) با یک حس بویایی بی نظیر، برای خلق بهترین عطر دنیا به جنایت روی می آورد تا «اسانس» انسانی به دست بیاورد...

لوکاس پسر بچه ای 14 ساله ساکن واشنگتن دی سی می باشد که وارد زندگی خلافکاری شده است. او قصد دارد کاری کند که برادر 10 ساله اش این مسیر رو را طی نکند و وارد چنین کارهایی نشود. در همین حین یکی از کهنه سربازان جنگ افغانستان وارد ...

محله ی «ایتالیای کوچک» نیویورک، سال ۱۹۷۳. چهار جوان آرزوی موفقیت در کسب و کار یا تبهکاری را در سر می پرورانند...

داستان یک مامور گمرک که می‌تواند ترس را از ظاهر افراد متوجه شود. روزی او به فردی غیرمعمول مشکوک می‌شود و ...

«کلاریس» که دوران کارآموزی خود را در دانشکده افسری طی می‌کند، مأمور می‌شود تا برای پیدا کردن سر نخی از «بوفالو بیل»، پیش دکتری به نام «هانیبال لکتر» برود. دکتر «لکتر» بسیار باهوش بوده و از کوچکترین فرصت برای تسلط بر مخاطب خود استفاده می‌کند. او برای کمک، روش خاص خود را دارد و «کلاریس» برای به‌دست آوردن اطلاعات، باید جواب معماهای او را پیدا کند.

ماجراجویی مرموزانه‌ای در جزیزه‎ ی فلانان را به‌ تصویر می‌کشد که سه نگهدارنده‎ ی فانوس دریایی وظیفه‎ ی اداره‎ ی فانوس دریایی را دارند در جست و جوی طلا به این جزیره‎ ی کوچک می‌آیند. اما پس از مدتی آنها ناپدید می‌شوند و…

گروهی از غواص ها بعد از برخورد با محموله ی قاچاق یک هواپیمای غرق شده، گرفتار دردسری بزرگ می شوند...

«دیلن» (باریمور)، «ناتالی» (دیاز) و «الکس» (لیو)، یک بار دیگر به دفتر رئیس شان، «چارلی» (صدای جان فورسایت) فراخوانده می شوند و در جریان تازه ترین مأموریت شان قرار می گیرند: پیدا کردن یک جفت انگشتر که حاوی اطلاعاتی طبقه بندی شده هستند...

یک مادر جوان که به تازگی بیوه شده است برای حفاظت از بچه هایش به هر کاری دست می زند. او سعی دارد از حقیقت قتل شوهرش پرده برداری کند.