هنگامیکه تونی استارک و بروس بنر برای حفظ صلح روی یک پروژه کار می کند، کنترل اوضاع از دستشان خارج می شود و اکنون گروه انتقام جویان باید «آلترون»، ساخته ی دست آنها را از رسیدن به اهداف شرورانه اش باز دارند.

یک قمارباز و کارمند سابق تصمیم دارد ,جوانی را که قصد گرفتن انتقام از دشمن مشترکشان را دارد, آماده و مجهز کند.

روایت لوییس وین، هنرمندی انگلیسی که در بین سال های 1860 تا 1939 می زیست. او بیشتر به خاطر نقاشی هایش شناخته شده است؛ نقاشی هایی که در آن ها گربه هایی با ویژگی هایی انسانی و چشم هایی بزرگ وجود داشتند.

نیکلاس انجل، از پلیس‌های برتر لندن است که بدلیل توطئه همکارانش به شهر کوچکی منتقل می شود. در ابتدا همه چیز آرام است اما پس از رخ دادن یک قتل او به همه چیز مشکوک می شود و به کمک همکار چاقش دنی بارتمن، به دنبال کشف راز ماجراست.

در این برنامه الکس و نینجا شطرنجی را دنبال کنید که برای شکار شخصیت شروری معروف به فیلیپ اپرمینت که از مجازات زندان در تایلند طفره رفته است، دست به کار می شوند.

هنگامی که یک شیء یادگاری گرانبها به سرقت می‌رود، ملکه مارگارت و پرنسس استیسی از فیونا، پسر عموی مارگارت کمک می‌گیرند تا با مردی از گذشته‌اش آن را بازیابی کنند، و در نتیجه یک تغییر بسیار غیرمنتظره ایجاد می‌شود.

«ماریون» برای بهبود زندگی مشترکش، چهل هزار دلار از پولهای کارفرمای خود را دزدیده و فرار می‌کند. او که از شهر نیز خارج شده، برای اقامت و ملاقات با نامزدش، در هتلی به نام «بیتس» ساکن می‌شود اما صاحب آن هتل، جوان عجیب و مرموزی است که «نورمن» نام دارد.

در یکی از محله های فقیر نشین حومه ی پاریس، یک مجتمع مسکونی به محاصره ی پلیس درمی آید. سه جوان ساکن در مجتمع، «سعید» (تاقمائویی)، عرب مهاجر؛ «ون» (کاسل)، یهودی کله شق؛ و «اوبر» (کونده)، افریقایی بوکسور، که به خاطر بی کاری به شغل های پست و سرقت و خرید و فروش مواد مخدر روی آورده اند، با پلیس درگیر می شوند...

«جان کانر» (استال) حالا بیست و پنج ساله است و T-X، پیش رفته ترین و پیچیده ترین روبات / انسان «اسکای نت» از دل زمان فرستاده می شود تا کار ناتمام T-1000، ماشین قبلی را به اتمام برساند. حالا تنها امید «کانر» برای زنده ماندن، «نابودگر» (شوارتسنگر)، آدم کش مرموز قبلی است...

در 21 مارس 1945، نیروی هوایی سلطنتی بریتانیا مأموریتی را برای بمباران مقر گشتاپو در کپنهاگ آغاز کرد.

مادری به نام ویکتوریا که در گذشته مواد مخدر جابجا می کرد, تلاش می کند تا از گذشته‌ی تاریک خود فاصله بگیرد. از طرفی، یک پلیس فاسد و بازنشسته,دختر ویکتوریا را گروگان می‌گیرد و او را مجبور می‌کند دوباره خلاف کند و ....