«جولین» یک قاچاقچی مواد مخدر در بانگکوک است. وضعیت زندگی او زمانی پیچیده می شود که مادرش از او می خواهد که قاتل برادرش را هرطور شده پیدا کند و او را به سزای عملش برساند...

"شادو/سایه" یک محکوم سابق است که به تازگی از زندان آزاد شده. او با مردی مرموز به نام "ونزدی/چهارشنبه" آشنا میشود، کسی که چیزهای زیادی درباره‌ی زندگی و گذشته "شادو" میداند. در حقیقت "ونزدی" یک خدای قدیمی قدرتمند می باشد که درصدد است برای انجام ماموریت خود ارتشی بسازد و شکوه گذشته‌ی خود را دوباره زنده کند...

دو برادر دوقلوی پلیس از شرق لس آنجلس درگیر مبارزه با یک باند کارتل می شوند و یکی از آنها کشته و دیگری به شدت مجروح می شود. او تصمیم میگیرد که لباس پلیس را کنار بگذارد و خودش به تنهایی از آنها انتقام بگیرد.

یک ژنرال رومی مورد خیانت قرار میگیرد و خانواده‌اش توسط یک شاهزاده فاسد قتل عام میشوند. او در پی انتقام‌، بعنوان یک گلادیاتور به روم باز می گردد.

دو مرد زندانی عهد می بندند که پس از چند سال، از طریق رفتار مناسب با عرف، به آرامش و رهایی نهایی دست یابند.

داستان زن جوانی به نام «امی» که زندگی خوبی دارد. اما در کنار اینها او زنی پرکار و خسته است و روحیه ی خوبی ندارد. به همین دلیل او تصمیم می گیرد برای رهایی از مشغله های روزانه و استرس های کاری با دو تن از همکارانش به شادی و تفریح بپردازند اما نه از آن تفریحات معمولی بلکه شادی بی حد و مرز.

مشاهده ای آرام از پیروزی ها و شکست های زندگی روزمره، همراه با شعر مشهود در کوچکترین جزئیات آن.

گلوریا زمانی که درگیر دنیای خلافکاران می‌شود، قدرتی درون خود کشف می‌کند. نجات از چنین مخمصه‌ای نیازمند هوشمندی، ابتکار و قدرت است.

ایالات متحده با کمک کشور های دیگر گروهی از یاغی های حرفه ای و آموزش دیده را جمع آوری میکند تا برای ترور یک دیکتاتور به آمریکای جنوبی بروند. اما این گروه در حین این ماموریت مجبور می شوند نه تنها با دیکتاتور بلکه با دولت نیز...

داستان یک عروسکساز و همسرش که 12 سال از مرگ دردناک دختر کوچکشان می گذرد، این دو به یک راهبه و چند دختر یتیم و بی کس پناه میدهند و آنها را به خانه ی خود می آورند. طولی نمیکشد عروسکی که توسط عروسک ساز ساخته شده، آنابل، میخواهد آنها را تسخیر کند و...

شاهزاده آرتور باید راه سختی را طی کند و به شهرش برگردد. او باید شمشیر را از سنگ بزرگ و سخت بیرون کشیده و با این شمشیر میراث بزرگش را از نو بنا سازد.

وید ویلسون، مامور سابق نیرو های ویژه که به یک مزدور تبدیل شده، هدف یک آزمایش شرورانه قرار می گیرد و به او قدرت شفابخشی اعطا می شود و شخصیت ددپول را به وجود آورد. به همراه توانایی های جدید و حس شوخ طبعی تاریک و مرموز خود، ددپول به دنبال شکار مردی است که تقریبا زندگی او را نابود کرده بود.