فیلم در مورد کودکی است که به هیچ وجه دوست ندارد برادر جدیدی داشته باشد و رویای خوردن دوباره شیر مادرش را می‎بیند.

فیلمی که بر اساس مجموعه‌ی کودکانه‌ی Paw Patrol ساخته شده است...

در یک شهر کوهستانی قتل های مرموزی اتفاق می افتد. پل که نویسنده است در اطراف این منطقه بر روی داستان خود کار می کند که

زمانی که لیلا، خواننده‌ای مشهور اما فراموشکار، نحوه اجرایش را فراموش می‌کند، یکی از طرفدارانش برای آموزش او داوطلب می‌شود.

یک خانواده به خانه ای جدید بی خبر از اینکه دارای رازهای ترسناکی هست نقل مکان می کنند و…

یک پلیس به کارش بر می گردد؛ همچنین یک قاتل زنجیره ای نیز دوباره مشغول به کار می شود.

داستان این فیلم درباره‌ی یک معمار موفق است که در فرودگاه پاریس دختری وراج به او نزدیک می شود. اگرچه این ملاقات یک دیدار عادی بنظر می رسد اما بزودی به چیزی شرور و جنایتکارانه تبدیل می شود.

یک زن و شوهر امریکایی به فستیوال سن سباستین می روند و درگیر جادوی این رویداد، زیبایی و دلربایی شهر و تخیل به کار رفته در فیلم ها می شوند.

بعد از کودتای ارتش در سال 1936، نویسنده ای به نام میگوئل دِ اونامونو با خود و ایده هایش روبرو می شود.

شش ماه بعد از پخش شدن ویروس خشم در انگلستان، ارتش امریکا سعی دارد بخش کوچکی از لندن را تحت محافظت قرار دهد، تا بازماندگان در آنجا ساکن شده و شروعی دوباره را تجربه کنند. اما همه چیز طبق برنامه پیش نمی رود.

داستان این فیلم درباره «هیپاتیا» (ریچل وایس) بانوی ستاره‌شناس و فیلسوف در اسکندریه در دوران حکومت روم بر این سرزمین در قرن چهارم میلادی و رابطه او با دو رقیب عشقی، یکی برده‌اش «داووس» (مکس مینگلا) و دیگری اشراف‌زاده‌ای به‌نام «اریستس» (اسکار آیزاک) است. داووس از سویی عاشق بانوی خود شده و از سویی دیگر می‌تواند با پیوستن به طغیان مسیحیان به آزادی برسد. در کنار داستان رمانتیک فیلم، داستان تاریخی نیز روایت می‌شود.