داستان پدر و دختری به‌نام‌های الیوت و ریدلی که در مسیر مسافرت، با یک اسب تک‌شاخ تصادف می‌کنند و او را می‌کشند. آن‌ها مقصد سفرشان خانه‌ی رئیس الیوت بود، کسی که قصد دارد عنصری جادویی از تک‌شاخ استخراج کند و...

پاول کول (با بازی آندره هلند) یک بازیگر مطرح اهل نیویورک است که در دهه ۱۹۵۰ برای اجرای نمایشی به ایالت اوهایو سفر می‌کند. اما در یک حادثه غیرمنتظره، مورد حمله قرار گرفته و به شدت مجروح می‌شود. او پس از این اتفاق، در یک شهر کوچک و ناشناخته به هوش می‌آید، بدون اینکه بداند چه کسی است و چرا در این مکان قرار دارد.

داستان شیفتگی میان یک زن تسخیر شده و یک خون‌آشام ترسناک که اتفاقاتی وحشتناک را رقم می‌زند.

داستان چند فضانورد در یک ایستگاه فضایی متروکه که با وحشتناک‌ترین موجود جهان روبه‌رو می‌شوند و باید برای جان خود بجنگند.

داستان فضانوردی که سعی دارد در فضاپیما و مأموریت به خطر افتاده‌اش به سمت قمرِ زحل یعنی تایتان، کنترل خود را حفظ کند تا بتواند مرز بین توهم و واقعیت را تشخیص دهد.

داستان گروهی از خلافکاران که به مأموریتی می‌روند تا دختر گمشده‌ای را پیدا کنند که کلید قدرتی فراتر از تصور را نزد خود دارد.

داستان شناگر آمریکایی، ترودی ادرلی در سال 1926 که تبدیل به اولین زنی شد که طول کانال مانش را شنا کرد.

داستان زنی جوان که در میان یک جنگل به‌هوش می‌آید و حافظه‌اش را از دست داده. حالا باید راه خانه‌اش را پیدا کند و در همین حین نیز از دست غریبه‌های اسرارآمیزی که قصد جان او را دارند، فرار کند.

اقتباسی از رمان علمی-تخیلی فرانک هربرت درباره پسر یک خاندان سلطنتی که محافظت از ارزشمندترین دارایی و حیاتی‌ترین عنصر کهکشان، به او سپرده شده است.

در سال هزار و هشتصد و هشتاد و نه میلادی فریدریش نیچه فیلسوف آلمانی در سفر خود به تورین ایتالیا شاهد شلاق خوردن اسبی می شود، این اتفاق به قدری نیچه را متأثر می سازد که او را بشدت بیمار می کند و...

از فیلمساز یورگوس لانتیموس و تهیه کننده اما استون، داستان باورنکردنی و تکامل خارق العاده بلا باکستر (استون)، زن جوانی است که توسط دانشمند درخشان و غیرمتعارف دکتر گادوین باکستر (ویلم دافو) به زندگی بازگردانده شده است. تحت حمایت باکستر، بلا مشتاق یادگیری است. بلا تشنه دنیایی که فاقد آن است، همراه با دانکن ودربرن (مارک روفالو)، یک وکیل زیرک و بی‌حساب، در یک ماجراجویی طوفانی در سراسر قاره‌ها فرار می‌کند. بلا عاری از تعصبات زمانه خود، در هدف خود برای حمایت از برابری و رهایی استوار می شود.

مردم یک کهکشان، زن جوانی را می فرستند تا به دنبال جنگجویانی از سیارات دیگر بگردد تا از ارتش های ظالمی که مستعمره صلح آمیز آنها را وحشت زده اند، کمک بگیرند.