پس از باریدن حباب هایی که قوانین گرانش را زیر پا گذاشتند، توکیو به زمین بازی گروهی از جوانان تبدیل شده است که خانواده های خود را از دست داده اند.

پسری جوان با باغی جادویی روبرو می‌شود که او را درون زمان به سفر می‌برد تا با خویشاوندانش در عصرهای مختلف روبرو شود.

باستر مون و دوستانش باید "کلی کالووی"ستاره راک گوشه گیر را متقاعد کنند, برای افتتاحیه نمایش جدید به آنها بپیوندد.

داستان مرد جوانی توسط یک فرشته برای نبرد برای تبدیل شدن به خدای بعدی جذب می شود.

پس از از دست دادن پدر و مادرش در تصادف، اوکو با مادربزرگش در حومه شهر زندگی می‌کند. در حالی که او سعی می‌کند صاحب بعدی آنجا باشد...

هانا عاشق یک گرگنما می شود و بعد از مرگ گرگنما او تصمیم میگیرد به روستایی رفته و دو بچه گرگنمای خود را بزرگ کند...

«میائو ساساکی» که عاشق همکلاسیش «کنتو هینودو »شده تلاش میکند تا با تبدیل شدن به گربه توجه او را به خود جلب کند, اما گاهی اوقات مرز بین حیوان و انسان غیرقابل تشخیص میشود.

دو خواهر به همراه پدرشان، وارد خانه‌ی جدیدی می‌شوند که در یک روستا واقع شده و قدیمی می‌باشد. این دو خواهر در طول اسباب‌کشی و بعد از آن، شاهد اتفاقات عجیب و غریبی در آن خانه و محوطه‌ی اطرافش هستند که فقط در داستانها شاهد آن بوده‌ایم.

داستان دختری 12 ساله به نام کانا که از نوادگان خدایان به دنیا آمده است. خانواده او مأموریت دارند از سراسر ژاپن هدایایی را به گردهمایی خدایان در ایزومو برسانند.

در این برنامه ژاپن بازی های جهانی ورزشی آینده را در توکیو جشن می گیرد.

دستگاهی که گروهی از دکتران متخصص از آن برای ورود به رویاهای بیمارانشان استفاده می کرده اند دزدیده شده و ممکن است از آن برای مقاصد شومی استفاده شود. هرج و مرج همه جا را فرا گرفته، و تنها یک دکتر زن بنام «پاپریکا» است که می تواند به این وضعیت پایان دهد...

"لایت یاگامی"، مرد جوانی که از جرم و بزهکاری بیزار است، تصادفاً دفتری پیدا می‌کند که رویش نوشته‌شده "دفتر مرگ" (Death Note). در صفحهٔ اول دفتر توضیح داده‌شده که اگر نام شخصی در دفتر نوشته‌ شود و نویسنده در همان‌حال چهره شخص را در ذهنش مجسم کند، آن شخص پس از ۴۰ ثانیه خواهد مُرد. "لایت" در صدد استفاده از دفتر بر می‌آید…