«جیک تایلر» که یک نوجوان مغرور و سرکش است، در دبیرستان جدیدش وارد یک باشگاه مبارزه زیرزمینی می شود. او به کمک یک مربی کهنه کار، در مبارزه پیشرفت کرده و به رقیبی سرسخت برای قهرمان دوره گذشته مسابقات، «رایان مک کارتی» تبدیل می شود.

عضو جوانی از یک گروه زیرزمینی در بلگراد خود و خانوداه‌اش را زمانی که از رهبر مافیایی که برای پلیس کار می‌کند عبور می‌کند به خطر می‌اندازد.

در سال 1945, جنگ جهانی دوم شهر لنینگرد را نابود کرده، ساختمان ها را خراب و شهروندان را از نظر روحی وجسمی مجروح ساخته است. در این شرایط، دو زن جوان به دنبال یافتن امید و معنای زندگی هستند.

بیلزباب، موجودی قدرتمند و شیطانی است که ارواح را تسخیر می‌کند. او اینبار سراغ یک خواهر و برادر و دوستانش می‌رود.

داستان درباره پنج دوست میباشد که به کلبه ای جنگلی میروند ، در آنجا کتاب مردگان را پیدا میکنند ، آنها ناخواسته تمامی شیاطین اطراف را احضار میکنند و حالا باید برای بقای خود بجنگند...

یک جوان ساربان افغانی در حال فرار به مکانی دور افتاده، با یک مرد خانه بدوش مرموز آفریقایی رو به رو می شود. که با تاج طلای دزدیده شده در حال فرار می باشد،

یک عضو هیئت منصفه با مجبور کردن همکارانش به تجدید نظر بر آرا خود، تلاش میکند از مفهوم عدالت سواستفاده نشود.

زندگی دبیرستانی بیش از حد برای "نادین" غیرقابل تحمل شده است چراکه برادر بزرگترش با بهترین دوستش "کریستا" آشنا شده است.

«تانگ لانگ» به ایتالیا می رود تا به خویشاوندانش در گرداندن رستورانشان کمک کند. اوباش محله که تا بحال از خویشاوندان او باج می گرفتند، با آمدن لانگ در میابند که دیگر نمی توانند مانند سابق به کارشان ادامه دهند و از این رو رئیس‌ آن‌ها برای شکست دادن لانگ یک استاد رزمی آمریکایی را استخدام می کند.

در دوران جنگ جهانی دوم و درحالیکه ارتش آلمان در حال پیشروی سریع می‌باشد، نخست وزیر انگلستان «چمبرلین» مورد انتقاد شدید قرار گرفته و قصد کناره‌گیری از سِمت خود را دارد. او باید جانشینی برای خود تعیین کند و به این ترتیب «وینستون چرچیل» که کارنامه‌ی درخشانی ندارد، در جایگاه قدرت قرار می‌گیرد تا کشور را از بحران نجات دهد.

داستان یک پدر تنها که به همراه برادر بزرگترش تصمیم می‌گیرند تا به یک بانک دستبرد بزنند و با پولی که از آنجا می‌دزدند، مزرعه خانوادگیشان در تگزاس را نگه دارند و بدهی‌های خود را پرداخت کنند.

داستان در مورد یک پرستار بچه است که در مهدکودکی در یک خیابان خلوت مشغول به کار است، یک فرد روانی قصد مزاحمت و آزار او و بچه ها را دارد و پرستار جوان باید با او مقابله کند ...