یک موجود فضایی که سفینه اش نزدیک یک جنگل رنگارنگ آفریقایی سقوط کرده است، بسیار دلتنگ خانه اش است. دوستان حیوان جدیدش باید قبل از اینکه پدر فاتحش سیاره را تصرف کند، او را به سفینه اش برگردانند و در مورد دوستی و خوشی به او درس هایی بدهند.

چهار هفته پس از پخش شدن ویروسی وحشتناک و علاج ناپذیر در انگلستان که قربانیان را به موجواتی دیوانه و وحشی تبدیل می کند، عده‌ای از بازماندگان برای یافتن یک پناهگاه، تمام کشور را زیر پا میگذارند.

این فیلم داستان جک و آماندا هارمز را روایت می کند. آن ها بعد از فوت دختر جوانشان به عزلت و انزوا روی آورده و زندگی جدیدی را آغاز کردند. بعد از شروع این سبک زندگی جدید، شرایط به سرعت برایشان ناگوار شده و گناهان گذشته ی آن ها به سراغشان می آید...

مادر و دختری به یک شهر جدید نقل مکان می کنند و در همسایگی خانه ای که قبلا دختر جوانی والدین خود را به قتل رسانده مستقر می شوند. وقتی دختر با پسر خانواده مقتول دوست می شود متوجه می شود آن ماجرا هنوز تمام نشده است...

پسر بچه ای بنام "تیم" در خانواده ای زندگی می کند که همه به او عشق می ورزند و این مسئله زمانی بهم می خورد که خانواده اش پسر بچه ای کت و شلواری را برای بازی کردن با او به خانه شان می آورند و "تیم" زمانی که می بیند دوست جدیدش نظر همه را جلب کرده قصد دارد تا با او وارد رقابتی سخت شود و ...

یک پیانیست معروف که از ترس قرار گرفتن بر روی صحنه رنج می برد، از یک منتقد مستقل موسیقی الهام می گیرد.

تنها راهی که دو جوان اهل کوازولو-ناتال، از طریق آن می توانند با یک خلافکار زورگو که خانواده های آن ها را تهدید می کند مقابله کنند، باور به این موضوع است که آن ها می توانند قهرمان بالیوود باشند.

دویست و پنجاه سال بعد, زندگی بشر با ورود نیروهای خیر و شر مورد تهدید قرار گرفته است. تنها زنی که معروف به پنجمین عنصر (میلا جوویچ) است می تواند شر را از زندگی بشر دور کند و آنرا از بین ببرد. او در این راه از کمک یک سرباز کارکشته قدیمی به نام «کربن دالاس» (بروس ویلیس) که اکنون راننده تاکسی است نیز بهره می برد.

اسکات لنگ دزدی است که به لباسی با توانایی خاص مجهز شده. او می تواند از نظر اندازه کوچک شود اما قدرت بدنی اش افزایش می یابد. حال او باید قهرمان درون خود را بیدار کند و با کمک مربی اش، دکتر هنک پیم، یک دزدی را برنامه ریزی و اجرا کند که به نجات جهان منجر خواهد شد.

داستان دختری جوان به نام کتی که در یک پناهگاه تاریک زندگی میکند، چراکه نور آفتاب برای وی مرگبار و کشنده می باشد.

یک گروه بررسی وقایع ماورایی تصمیم می گیرد یک اردوگاه تابستانی متروکه را بررسی کند. در این اردوگاه چندین دهه ی پیش یک قتل دست جمعی به وقوع پیوسته بود.

در شهر کوچک چندری، یک مرد در ترس از روحی شیطانی به نام "استری" زندگی می کند که به رباییدن مردان در شب مشهور است و...