لیز، کریستی و بن سه دوست دانشجو برای گذراندن تعطیلات به پارک ملی ولف کریگ می روند تا محل سقوط یک شهاب سنگ عظیم را از نزدیک ببینند ؛ ولی در بازگشت متوجه می شوند که اتومبیل شان خراب شده و دچار دردسری بزرگ می شوند...

یک شکارچی بنام «لولین ماس» (جاش برولین) روزی بطور اتفاقی با اجساد گروهی از تبهکاران، که بخاطر بهم خوردن معامله مواد مخدر یکدیگر را کشته اند روبرو می شود. او این ماجرا را به پلیس خبر می دهد، اما قبل از آن دو میلیون دلار پول نقد را از صحنه جرم برای خودش بر می دارد. از این رو قاتلی روانی بنام «آنتون چیگور» (خاویر باردم)، برای بدست آوردن پول، رد او را گرفته و به تعقیب او می پردازد...

زمانی که دو پسر جوان در جنگل در حال بازی هستند پناهگاهی نظامی را پیدا می‌کنند که سبب می‌شود روح سربازی در جنگ جهانی دوم را آزاد کند.

بعد از سال ها فعالیت در عرصه ی سرقت جواهرات، بانک ها و کازینو ها، اکنون زمان آن رسیده است که ماکارنا و زولما از هم جدا شوند.

داستان یک تفنگدار دریایی سابق که برای شرکت در یک مسابقه وحشیانه و بی قانون با جایزه ای صدهزار دلاری شروع به تمرین کردن می کند.

کارمندی در زندان عاشق چند زندانی شده و به آن‌ها برای فرار کمک می‌کند.

زوج جوانی در شب سال نو باهم عهد می‌کنند که امسال، سال آن‌ها باشد. پس از مدتی، وقتیکه در حال رانندگی در جاده‌ی پرپیچ‌وخم منتهی به خانه‌شان هستند، شرایط طوری دست‌به‌دست هم می‌دهند که محقق شدن این عهدشان سخت‌تر از قبل می‌شود و…

داستان درباره یک پلیس قدیمی و بازنشسته است که بعد از آنکه از مرگ نجات پیدا می کند با یک اسب بنفش به نام هپی (Happy) آشنا می شود....

سری مجموعه های وحشت که هر قسمت آن در تعطیلات رخ می دهد ...

گروهی از سه دانش آموز تلاش می‌کنند با استرس موفق شدن روبرو شوند اما پس از آن ...

تاجر فرش میلیونری در عین حال رئیس مافیایی به نام میرزاپور است. پسرش، مونا، تشنه قدرت برای به دست آوردن جایگاه پدر است.