داستان فردی به نام کلم که در اواسط 40 سالگی، زندگی مرفهی دارد: شغل مدیریتی در اسکله دوبلین، دو فرزند نوجوان و همسری مهربان و وفادار. اما پس از مرگ پدرش، شخصیت او خدشه دار شده و زندگی عاطفی اش دستخوش تغیرات ناگواری می شود که...

داستان سریال در مورد زندگی یک گوینده خبر هست که مجبور به تغییر تیم کاری خود و همکاری با افراد و همکاران جدیدی میشود که در این بین اتفاقات زیادی برای او میافتد...

در روستای کریشنا ونی، مالاویکا نیر به دلیل اینکه هنوز ازدواج نکرده، از خانه فرار می کند. در همان زمان به دلیل پیشنهادات ازدواج راج تارون، بوجیج نیز از خانه فرار می کند. به طور تصادفی هر دو آنها ...

یک جامعه‌ی شاد و صلح‌آمیز با خانه‌هایی مقرون به صرفه و چمن‌های آراسته، جایی مناسب برای کنار هم بودن یک خانواده و در سال ۱۹۵۹ خانواده‌ی لاج نیز در حال انجام همین کار می‌باشند. اما سطح آرام و بی‌تنش آنجا یک واقعیت آشفته‌کننده را می‌پوشاند چنانچه شوهر و پدر، گاردنر لاج باید در زیر پوسته‌ی تاریک شهر از خیانت، فریب و خشونت عبور کند.

"این تصویر حول یک زوج فیلمساز آمریکایی می چرخد ​​که برای تابستان به جزیره ای می رود تا هر کدام در یک اقدام زیارتی به مکانی که الهام گرفته از برگمن است، فیلمنامه های آینده خود را بنویسند. همانطور که تابستان می گذرد ...

روایت زنی قاتل که 24 ساعت فرصت دارد که تاقبل از مرگ، از قاتلش انتقام بگیرد.

مادری به همراه پسر ۲۸ ساله اش «دوجون» زندگی آرامی دارد. یک روز در محله آن ها دختری به طرز وحشیانه به قتل می رسد، و دوجون توسط پلیس به عنوان قاتل شناخته شده و دستگیر می شود. اکنون مادر او باید بی گناهی او را ثابت کند، یا اینکه برای همیشه در زندان رهایش کند...

ماجراهای یک خانواده پرتغالی که صاحب یکی از بزگترین املاک اروپا، در قسمت جنوبی رودخانه تاگوس هستند.

داستان این سریال در دهه 1920 در حال جریان است، و داستان چهار زن را به تصویر می کشد که به تازگی به عنوان اپراتور برای یک شرکت تلفن استخدام شده اند...

یک داستان عاشقانه، غرق در رمز و راز وهم انگیز و الهام گرفته از رمانی گوتیک به همین نام...

مردی (پلتولا) با قطار وارد هلسینکی می شود. اراذل و اوباش در آن جا به شدت کتکش می زنند و هر چه دارد می دزدند. او را به بیمارستان می برند و در آن جا او را مرده اعلام می کنند. کمی بعد مرد به خود می آید و به راه می افتد، اما تمامی خاطرات گذشته از ذهن او پاک شده اند...