دامداری در مرز آریزونا، ناخواسته از پسر مکزیکی در حال فرار از قاتلین اجیر شده ای که او را تا آمریکا تعقیب کرده اند، دفاع می کند.

زن نویسنده ای که به تازگی از شوهرش جدا شده است، به ایتالیا سفر کرده و ویلایی را خریداری می کند به امید اینکه تغییرات خوشایندی در زندگی اش ایجاد شود...

فِردی جسکون (تام هاردی) بعد از آزادی از زندان، به وسیله دوستانی که در زندان پیدا کرده و با کمک پسر عمویش، جیمی، در دنیای تبه‌کاران برای خود نامی دست و پا می‌کند و ثروتمند می‌شود.اما بعد از مدتی حسادت و خشم باعث می‌شود، خانواده و کسب‌وکار را به خطر بیندازد. و جیمی مجبور می‌شود بین حفاظت از او و زندگی‌ای که با همسرش ساخته یکی را انتخاب کند.

یک آتش افروز از زندان آزاد می شود و به زادگاه خود که یک روستای کوچک در ماطق کوهستانی گالیسیا است ,باز می گردد ،

در شهر کوچکی در ایالت آیووا زنی استعداد درخشانی در کنده کاری بر روی کره دارد. او خود را در مقابل یک زن محلی بلند پرواز قرار می دهد و در مسابقه ای شرکت می کند...

داستان زنذگی مخترع معروف، نیکولا تسلا، روابط او با توماس ادیسون و دختر جی پی مورگان، انی، و موفقیت های او در انتقال انرژی برق.

داستان مایا، هنرمندی که دیوانه‌وار عاشق فردی به نام جزمین می‌شود.

این انیمیشن درباره یک گوریل به نام ایوان است که سعی دارد به کمک یک فیل به نام استلا، از گذشته خود سر در آورد و خود را از اسارت رها کند. اما ...

داستان این فیلم درباره قاتلی حرفه ای به نام کای است که از آمریکا به بانکوک می رود، اسلحه ی بر می دارد و یک تاکسی درخواست می کند. او از راننده حرفه ایی تاکسی که یک خانم است می خواهد که در ازای پولی زیاد تمام شب را راننده او باشد. اما وقتی راننده متوجه می شود که او یک قاتل خطرناک است خیلی دیر شده است…

یک کارآگاه پلیس، یک سارق بانک و یک کارگزار پرنفوذ پس از انکه فرایند سرقت بی نقص سارق به گروگانگیری منجر می شود، وارد مذاکرات پرمخاطره ی می شوند

«کودا» که مخفف «فرزند بزرگسالان ناشنوا» (Child of Deaf Adults) است، سرگذشت «روبی» با بازی «امیلیا جونز» را دنبال می‌کند، تنها عضو شنوای یک خانواده‌ی ناشنوا. وقتی که کسب و کار ماهیگیری خانواده تهدید می‌شود، او دو راه تعقیب رؤیای موسیقی و ترس از ترک والدینش را پیش روی خود می‌بیند. این فیلم بر اساس یک اثر فرانسوی (La Famille Bélier) ساخته شده است.

داستان مجری بی فروغی که از تلویزیون به رادیو مجدداً منصوب می‌شود، اما وقتی تماس‌های تهدیدآمیز روی آنتن دریافت می‌کند، به یکباره طعم خطر و فرصت در زندگی را می چشد.