دختر جوانی که ناخواسته در یک مرکز روانی گرفتار شده، بایستی تا با بزرگترین ترس خود مقابله کند. اما آیا این ترس واقعیست یا که از توهم وی سرچشمه میگیرد؟

مادر از جان گذشته ای برای ارتباط مجدد با دخترش به مشکل برخورده است و برای حل نموندن این مورد می خواهد از یک جادوگر شیطانی که در شهری افسانه ای زندگی می کند کمک بگیرد.

ترسا پس از به قتل رسیدن دوست پسرش مجبور به ترک مکزیک میشود و به اسپانیا میرود. در آنجا او تصمیم میگیرد تبدیل به حاکم مواد مخدر کشور شود و انتقام دوست پسرش را نیز بگیرد...

وقتی ادنا هشتادساله بطور غیر منتظره ناپدید می‌شود، دختر و ونوه ش با عجله خود را به عمارت قدیمی و خانوادگی شان در حومه شهر میرسانند، در خانه نشانه های زیادی از حواس پرتی مادر دیده میشود. پس از مدتی ادنا به خانه بر میگرد اما تمایل ندارد درباره عدم حضور خود در خانه توضیح دهد. رفتارهای عجیب و غریب او نشان از حضور شیطان در خانه دارد.

داستان این فیلم درباره‌ی یک شهر افسرده است که گروهی افراطی به آن حمله می کنند. در بحبوحه این میان دنیای یانا، همسر رهبر جامعه، به آرامی خراب می شود. نارضایتی درونی یانا وقتی که تلاش می کند تا خواسته هایش را درک کند، بیشتر می شود.

در شهرستانی کوچک به‌نام پیکاک، یک بیمار دوشخصیتی زندگی می‌کند. او صبح‌ها تا ساعت ۸:۱۵ در قالب اِما اسکیلپا فرو می‌رود که پنهان از دید همسایگان کارهای معمول یک زن خانه‌دار را انجام می‌دهد و از آن به بعد، تبدیل به جان اسکیلپا، کارمند وظیفه‌شناس بانک می‌شود …

بعد از این که یک وکیل عمومی موفق نیویورکی، در اولین پرونده ی خود شکست می خورد، زندگی اش تغییر کرده و...

جرارد عاشق شعبده بازی ست ،‌ اما متاسفانه در اداره‌ی پست مشغول به کار می شود. با این وجود، وی هیچگاه رویای خود را فراموش نمیکند و.. ..

یک کارگاه پلیس خشن و از کار معلق شده, پرونده قتل بی رحمانه ی را دنبال می کند که در آن پای زنی سلطه گر و اغواگر دیده می شود.

فیلمی بر اساس اتفاقات واقعی. داستان فرانسس بویکس، زندانی اسپانیایی که در کمپ اتریشی‌ها به سر می برد و تلاش می‌کند تا شواهد ترسناکی که در درون این زندان واقع است را حفظ کند.

این فیلم بر اساس داستانی واقعی نوشته‌ی «الی ساسلو» نویسنده‌ی «واشینگتن پست» اقتباس شده و سرگذشت زنی به نام مالی با بازی کونیس را روایت می‌کند، زنی ۳۱ ساله که ملتمسانه از مادرش دب با بازی کلوس می‌خواهد در جنگ با هروئین او را یاری کند. دب علی‌رغم یک دهه ناامیدی، اندوه و خشم، برای آخرین بار می‌کوشد دخترش را از اعتیاد به هروئین برهاند.