مردی (بروسلی) که سوگند خورده است از خشونت دوری کند، همراه عموزاده هایش در یک کارخانه یخ شروع به کار می کند. اما زمانی که آن ها یکی یکی بطرز مرموزی ناپدید می شوند، او مجبور می شود سوگندش را زیر پا بگذارد.

دو مامور پلیس دردسر ساز یک پرونده جدید را تحویل می گیرند. مدتی بعد از تحقیق بر روی این پرونده، طولی نمی کشد که آن ها وارد یک بازی مرگبار می شوند...

یک تک تیرانداز مزدور پس از اینکه موفق به ترور وزیر معدن کشور کنگو می شود، در شرایط بحرانی قرار میگرد و برای سالها مخفی می شود. اما زمانی که به کشورش باز می گردد متوجه می شود که وی تبدیل به یک هدف شده است و افراد خطرناکی به دنبالش هستند...

آخرین «پروژه» دو آدم کش ایرلندی،در کلیسایی در لندن، به مشکل بر می خورد («ری» اضافه بر کشیش مورد نظر، پسر بچه ای را هم می کشد) و رئیسشان به آن دو دستور می دهد که به بروژ بلژیک بروند و منتظر تماس او باشند. در بروژ «کن» آرام آرام به این شهر تاریخی علاقه پیدا می کند، در حالی که «ری» هم چنان به خاطر کشته شدن کودک بی گناه، آن هم در اولین کارش، در عذاب وجدان به سر می برد.

در اولین انیمیشن تعاملی دی سی، شما با تصمیم‌هایتان سرنوشت جیسون تاد را رقم می‌زنید.

«آقای مرسدس» داستان قاتل دیوانه‌ای به نام بردی هارتسفیلد را روایت می‌کند که با فرستادن نامه‌ و ایمیل، در حال آزار و اذیت یک مامور پلیس بازنشسته به نام بیل هاجز است. این پلیس سابق، در ادامه تصمیم به مبارزه می‌گیرد و دست به هر کاری (حتی خلافکارانه) می‌زند تا قبل از اینکه او مرتکب قتل دیگری شود، جلویش را بگیرد...

داستانی تراژیک دختری که به قاتلی خونسرد در سال 1969 تبدیل می‌شود.

پدری به همراه دخترش در حال رفتن به مهمانی ست که در مسیر خود و در جاده به دوست صمیمی دختر برخورد می کنند؛ و به او پیشنهاد می دهند که او را برسانند. اما نمی دانند که نیت خیر آنها چه عواقب ناگواری به همراه خواهد داشت.

گرو که به همراه سه دخترش، زندگی جدیدی را با لوسی آغاز کرده، قصد دارد تا تمام شرارت های پیشین خود را کنار بگذارد و به زندگی اش بطور عادی ادامه دهد. همه چی به خوبی پش می رود تا اینکه سر و کله برادر دوقلواش که سال ها پیش او را گم کرده است پیدا می شود و زندگی بدور از شرارت گرو را به چالش می کشد. گرو مجبور می شود به رقابت و مقابله با او بپردازد و همین باعث می شود که دوباره سراغ شرارت های سابق خود برود ...

«نیل مکالی» (دنیرو)، سارقی است که تخصصش انجام سرقت های بزرگ و پرخطر مثل حمله به بانک و وسایل نقلیه ی مخصوص حمل و نقل پول و اوراق بهادار است. «وینسنت هانا» (پاچینو) نیز کارآگاهی است لس آنجلسی که مصمم است او را به دام بیندازد.

مگی یکی از اعضای سرسخت و خشن گروهی از زنان موتور سوار به رهبری "تریگا" است. بعد از اینکه به دخترعموی مگی در یک پارتی، مواد تزریق میکنند، این گروه به دنبال انتقام از او هستند و...