خانواده ای زاغی را مجروح میکنند... اتفاقات زیادی در زندگی آنها ایجاد می شود بعد از این حادثه.

فرانک به دنبال اختلاف پدر و مادرش در زندگی، و جامه عمل پوشاندن به آرزوهای پدر، تصمیم می‌گیرد به فرد پولداری تبدیل شده و همچنین، به شأن اجتماعی بالایی دست پیدا کند. در همین راستا، از جعل یک چک شروع کرده و از ظاهر شیک و جذاب خلبانی برای نقد کردن چکها بهره می‌برد.

«میلک» در چارچوب داستانی واقعی، به زندگی «هاروی میلک» (شان پن) می‌پردازد. میلک در دهه ۷۰ میلادی در راه‌اندازی یک مغازه دوربین‌فروشی، فعالیت‌های خود را در راه پشتیبانی از حقوق همجنسگرایان آمریکا آغاز کرد. او با تلاش زیاد و پس از چندین بار نامزدی، سرانجام موفق شد در سال ۱۹۷۷ به دفتر هیئت حاکمه شهر سان فرانسیسکو راه پیدا کند. در پی افزایش قدرت سیاسی میلک، حضور دن وایت همتای او در شهرداری، رنگ باخت...

یکی از قربانیان حمله ی وحشیانه یک لوله ی درمانی زیبا و منحصر به فرد پیدا می کند , که در روند بهبودیش به او کمک می کند.

جان دلینجر (جانی دپ) نماد خلافکاران امریکایی و بزرگ ترین سارق بانک امریکاست. دستگیر کردن دلینجر هم معنا با مبارزه با تمام بدنه ی تبهکاری شده است. دلینجر اما یک تبهکار ساده نیست او به مردم احترام می گذارد و می داند که اگر مردم او را دوست داشته باشند به راحتی هر جا بخواهد می تواند پنهان شود. از ان سو ملوین پرویس (کریستین بیل) کاراگاه دقیق و وظیفه شناس، شخصا مامور شده است تا کار دلینجر را یکسره کند.

داستان واقعی فیلم در مورد “سیخ پرنده” است که با وجود مشکلات زیاد اعم از قتل و عام خانواده اش ، جنگ های خانوادگی و مشکلات مادی توانست یکی از قهرمانان رشته دو باشد و به المپیک راه یابد...

داستان واقعی یک افشاگر بریتانیایی که اطلاعات یک عملیات جاسوسی غیرقانونی NSA را با این هدف که شورای امنیت سازمان ملل را مجبور به تحریم حمله ی سال 2003 کند، در اختیار مطبوعات قرار می دهد

داستان این فیلم درباره‌ی زندگی "تنهاجی مالوسار" می‌باشد، او یک رهبر نظامی قدرتمند بود که در قرن هفدهم در "ماهاراشتریان مراتی" زندگی می‌کرد، "تنهاجی" در تلاش است با رهبری گروهی از مبارزان حرفه‌ای با ظلم و ستم مبارزه کند ..

Gia کودکی زیبا، در خانواده ای نا به سامان زندگی می کند. با زیبائی اش در بزرگسالی مدل می شود اما مدت عمر یک مدل کوتاه است او باید با دوران افول هم زندگی کند...

سه آمریکایی یک توطئه تروریستی را در قطار در حالی که در فرانسه بودند کشف می کنند.

زمانی که پسر 14 ساله‌ای در دریاچه‌ای غرق می‌شود، مادر با ایمانش برای بازگشت او از مرگ، دست به دعا برمی دارد.

«اسپیلمان» یک پیانیست با استعداد از خانواده‌ی یهودی می‌باشد. پس از اشغال لهستان توسط آلمان، او در تلاش است از شرایط موجود رهایی یابد و در خانه‌ی یکی از دوستانش به اسم «دوروتا» مخفی می‌شود.