خون آشام ها در تلاش هستند تا اف.بی.آی را متقاعد کنند که بلید باعث کشته شدن بیش از هزاران انسان شده است تا از این طریق او را بی اعتبار سازند. ماموران اف.بی.آی محل اقامت بلید را محاصره می کنند اما او با کمک دو نفر از اعضای گروه شکارچیان شب به اسم هانیبال کینگ و ابیگیل ویسلر از مهلکه نجات می یابد.

مارشال رایلن گیونز به زادگاهش در شهری کوچک و فقیرنشین در شرق كنتاكی منتقل می‌شود. در آنجا دوست دوران جوانی‌اش را ملاقات می‌كند كه در گذشته با یكدیگر در معدن ذغال سنگ كار می‌كرده‌اند. او اكنون یكی از فعالان نژادپرستی بوده و به تازگی در یكی از كلیساهای سیاه پوستان بمب‌گذاری كرده است.

«نیکیتا» یک آدم کش حرفه ای است که تصمیم گرفته یک سازمان مخفی آمریکایی که کارش تبدیل کردن نوجوانان فقیر و بدبخت به قاتلین حرفه ای است، را متوقف سازد...

طی سال‌های 754 بعد از میلاد، راهبی در شهری به نام "دوکوم" کشته می‌شود. بنا بر روایت‌های تاریخی او توسط جنگجویان بربری کشته می‌شود. اما آیا او به قتل رسیده یا فقط مسیحیان اینگونه نقل کرده‌اند؟

پسری جوان متوجه می شود که ابرقهرمانی که بیست سال پیش بعد از یک نبرد حماسی ناپدید شد، ممکن است هنوز زنده باشد.

پیت میشل بعد از بیش از سی سال خدمت به عنوان یکی از خلبانان برتر نیروی دریایی، به جایگاهی که به آن تعلق دارد بازگشته است. او به عنوان یک خلبان آزمایشی مرز ها و حدود خود را به آزمایش گذاشته است.

سگ سوپرمن در حالی که سوپرمن در تعطیلات به سر می برد برای جلوگیری از جرم و جنایت با یک گربه پرنده همکاری می کند.

داستان ریزش کوه آکنست نروژ که باعث به وجود آمدن یک سونامی وحشتناک با ارتفاع ۸۵ متر می شود. فیلم حول محور یک زمین شناس و خانواده اش می گردد که وسط این سونامی گیر افتاده اند.

جین گری قدرتی خارق العاده دارد که او را به ققنوس سیاه تبدیل می‌کند. حال مردان ایکس باید تصمیم بگیرند که زندگی یک نفر از اعضای تیم مهم است یا تمامی مردم...

داستان چارلی کینکید جوان که یک مقر مخفی را در زیر خانه خود کشف می کند که به نظر می رسد متعلق به یک ابرقهرمان باشد. او آن را با دوستانش در میان می‌گذارد و آنها به این باور می‌رسند که پدرش ممکن است یک زندگی دوگانه مخفی داشته باشد.

داستان سریال در مورد گروهی از ماموران برگزیده پلیس ضد گانگستری لس‌آنجلس است که سه نفر از سرکردگان گروه جنایتکاری شهر لس‌آنجلس را دستگیر می‌کنند؛ یکی از این سه نفر یعنی خاویر آکوستا شخصی است که برای نقش اصلی داستان یعنی رایان (که حالا پلیس است) مثل پدر بوده چرا که رایان قبلاً خودش هم عضو همین جنایتکاران بوده است...

داستان پدری سخت کوش که قصد دارد یک زندگی خوب برای دختر 8 ساله تیز هوشش فراهم کند.