داستان یک ورزشکار مسابقات آزاد که به یک جن‌گیر برای مقابله با شیطان کمک می‌کند.

زمانی که قاتل مزدوری از انجام دادن ماموریتش سرباز می‌زند، رئیسش دستور قتل او را صادر می‌کند. او موفق می شود که مرگ خود را واقعی جلوه دهد.

داستان سریال در آمریکای 1880 اتفاق میفتد جایی که مردی یاغی بنام فرانک ، قصد دارد مردی بنام روی را به قتل برساند روی در روستایی پنهان شده و فرانک او را تا شهری عجیب و رازآلود در نیو مکزیکو دنبال می کند و...

آینده ای نه چندان دور. شهر جنایت زده ی دیترویت را در واقع سران یک «شرکت» اداره می کنند. با نظارت «ریچارد جونز» (کاکس)، معاون اداره پلیس، طرح ساخت نوعی روبات برای مبارزه با جنایت های مهارناپذیر خیابانی به انجام می رسد و خیلی زود هنگامی که یکی از ماموران پلیس به نام «الکس مورفی» (ولر) به دست گروهی از جنایتکاران به رهبری «بادیکر» (اسمیت) به قتل می رسد، «مورتن»، فرصت پیدا می کند تا ادعایش را عملی کند.

یک مامور زمان، به عنوان آخرین ماموریت دوران شغلی خود، باید یک بمب‌گذار را پیدا کرده و از اجرای برنامه‌ی او جلوگیری کند. او در همین راستا، 5 سال به عقب برگشته و با فردی آشنا می‌شود که بی ارتباط با ماموریتش نیست.

پسر فانی زئوس، در یک سفر مخاطره انگیز قصد دارد خدای جهان زیرین و موجوداتش را از گسترش پلیدی شان به زمین و همینطور بهشت، باز دارد.

گروهی از نوجوانان در جهان مارول که نقطه مشترک آنها این است که والدین آنها عضو گروهی بزرگ و سازمان داده شده از تبهکاران هستند که نام سازمان آنها پراید است و زمانی که این نوجوانان متوجه میشوند که حتی در خانه خودشان هم امنیت ندارند دست به کار می شوند...

یک شاهزاده باید یاد بگیرد که چگونه قهرمان باشد. در زمان جنگ میان خدایان و شیاطین بر سر سلطه، یک شاهزاده به ماموریتی فرستاده شده است تا برادرش را نجات دهد و یک زره جادویی که به دست خدای نابودی به سرقت رفته بود را باز گرداند.

تیوری، یک ملازم نوجوان، بعد از پاسخ به یک ندای کمک، به ماموریتی خطرناک فرستاده می شود. او باید از سه پادشاهی عبور کند تا نامه ای محرمانه را به دست پادشاه برساند.

سوهیون از نیروهای بسیار ورزیده ی پلیس هست که نامزد باردارش بدست یک قاتل سریالی به طرز فجیعی کشته شده. اکنون سوهیون در پی یافتن این قاتل و انتقام گیری است...

یک مامور ویژه سازمان اف بی آی به نام سارا آشبورن به تازگی مجبور شده همکار خانم بداخلاقی به نام شانون مولینز را که اهل بوستون است در کنار خود تحمل کند و سازمان از این دو خواسته در کنار یکدیگر یک باند مواد مخدر را شناسایی کرده و منهدم کنند. اما قرارگیری این دو نفر در کنار یکدیگر به این آسانی نیست...

نیک وایلد که به عنوان یک محافظ مشغول به کار است، هنگامی که دوستش توسط یک گردن کلفت روانی مورد ضرب و شتم قرار می گیرد، نیک به دنبال انتقام می رود. اما به زودی درمی یابد که آن گردن کلفت، پسر یک خلافکار بسیار معروف هست و...