داستان فیلم در مورد مردی بنام «رجب» است که سعی دارد دختری را که در دوران کودکی دوستش داشته را تحت تاثیر قرار دهد. گرچه ممکن است داستان این فیلم عاشقانه بنظر برسد، اما عاشقانه نیست...

داستان خانواده بیلماز که با توجه به مشکلات مالی به خانه مادربزرگ خود میروند. اما خانه او تنها یک خانه قدیمی نیست، بلکه آرامگاه شوهر مرحومش نیز می باشد.

الیا سلیمان فیلمسازی است که به شهر های مختلف سفر کرده و اتفاقاتی غیر منتظره و مشابه با وطنش، فلسطین، را مشاهده می کند.

رجب ترکه در خانه مشغول تماشای تلویزیون است که پستچی یک دعوتنامه غافلگیر کننده برای حضور در جشنواره سالانه لوبیای خشک استان قونیه می آورد.

با پخش شدن اخبار قاتلین سریالی شهر، زنی که از تاریکی هراس دارد حضور یک شخص مرموز را در اطرافش حس می کند. آیا سرنوشتی ترسناک در انتظار وی است؟

روایت مبارزه ملی میان دو سرباز برای میهن.

داستان نویسنده ای که در حال نوشتن کتابی در مورد خانواده و دوستان خود می باشد...

قسمت دوم از سری فیلم های «رجب ایودیک». داستان فیلم هیچ ربطی به قسمت قبلی ندارد. موضوع این فیلم در مورد مادر بزرگ پیر رجب است که سعی دارد به نحوی این پسر را آدم کند...

زمستان وارد روستایی می‌شود، جایی که بدهی پدر، گریبانگیر فرزند شده است.