«اِما» و «دکستر» در شبی که به مناسبت فارغ التحصیلی برپا شده، تمام مدت زمان شب را در کنار یکدیگر سپری می کنند و این شب را به خاطره ای به یاد ماندنی تبدیل می کنند. طبیعی است که بعد از این شب هرکدام از آنها به سمت زندگی خودشان خواهند رفت تا سرنوشت خودشان را تعیین کنند، اما اِما و دکستر تصمیم می گیرند تا هر سال در روز ۱۵ جولای ( روز فارغ التحصیلی ) با یکدیگر قرار بگذارند و ...

تیمی از دانشمندان برای تحقیق در مورد منشاء حیات انسان با سفینه ای بنام «پرومتئوس» در کائنات سفر می کنند. طولی نمی کشد که این تیم در دنیایی بیگانه گرفتار می شوند، و در هنگام تلاش برای فرار از آن، در میابند که نه تنها جان آن ها، بلکه کل بشر در خطر است...

مردان سیاه پوش همواره از زمین محافظت کرده‌اند. در ماجراجویی جدید، آن‌ها بزرگترین تهدید را از زمین دور خواهند کرد.

مردی جوان که از یک فاجعه در دریا نجات پیدا کرده است به یک سفر پرماجرا و حماسی کشیده می شود. وی در حالی که همچنان در دریا آواره است، با یک بازمانده دیگر ارتباط برقرار می کند و این بازمانده کسی نیست جز یک ببر بنگال ترسناک!

دختر جوان یتیمی به نام سوفی با غولی به نام BFG آشنا می شود و پی می برد که وی بر خلاف ظاهر ترسناکش، بسیار دوست داشتنی است. و در سیر داستان دو غول بزرگتر که نام شان بلادباتلر و فلش لامپ ایتر است نقشه های شیطانی در سر دارند(نقش بد داستان) و به همین دلیل سوفی و BFG روانه لندن می شوند تا ملکه را از نقشه های شیطانی آنها آگاه کنند تا اینکه …

شان 29 سال دارد و یک زندگی کسل کننده را ازسرمی گذراند. لیز، نامزدش وی را ترک کرده و مادرش با مردی ازدواج کرده که وی او را دوست ندارد. او با اد، دوست وفادارش زندگی می کند. شان می خواهد زندگیش را درست کند تا لیز را بازگرداند. ناگهان مردگان از گور برمی خیزند و مثل زامبی‌ها شروع می کنند به آدم خواری. شان با کمک اد برای نجات مادرش و لیز می شتابد.

داستانی تلخ و شیرین درباره ی یک مرد که رویاهایش را دنبال می کند، داستانی که به مضحکی دورانی است که ما در ان زندگی می کنیم. این فیلم یک مرد بدشانس ولزی که به کار و آب گرم دسترسی ندارد را دنبال می کند؛ مردی که تصمیم هایی برای بهتر شدن زندگی اش می گیرد...

آتشفشان جزیره ایسلا نوبلار که پارک دنیای ژوراسیک در آن احداث شده بود، در آستانه فوران کردن است. در این بین کلیر دیرینگ یک سازمان حمایت از دایناسورها را تاسیس می‌کند و این گروه به دنبال پیدا کردن راهی هستند تا این دایناسورها را بگیرند و از جزیره خارج کنند.

"والاس" که همیشه روابطی بی نتیجه داشته، به سرعت با "چنتری"، که با دوست پسر قدیمی خود زندگی می کند، آشنا می شود. آنها با همدیگر به دنبال پاسخ به این پرسش هستند که چه می شود اگر بهترین دوست شما تبدیل به عشق زندگیتان شود...

در لندن در دوران ادواردین، جورج و امی قصد دارند زندگی جدیدی را در کنار یکدیگر آغاز کنند اما حمله ی مریخی ها به زمین مانع این کار می شود.

تنها آرزوی جیسون و نیکی داشتن فرزند است ولی آنها بچه دار نمی شوند. به همین دلیل تصمیم میگیرند از دوستان غیرعادی خود، خانواده اسکروبال بچه ای را به فرزندی قبول کنند. اما آیا آنها آماده این کار هستند؟

آیا شکسپیر یک متقلب و سارق ادبی بود؟ داستانی قدیمی وجود دارد که میگوید شکسپیر نویسنده ی واقعی آثار فاخری همچون اتلو، مکبث و هملت نیست، بلکه جوانی به نام ادوارد نویسنده ی واقعی آن چیزی است که به شکسپیر نسبت داده شده. داستان فیلم در مورد جوانی است که ادعا می شود نویسنده ی داستانهایی است که اکنون میراث ادبی شکسپیر لقب دارد.