داستان درباره جوانی است که بعد از یک آسیب دیدگی، متوجه می‌شود که جانش در خطر است در حالی که چیزی از گذشته به یاد ندارد…

داستان یک معلم زبان انگلیسی به نام اَندی کمپبل که از همکارش "رون استرکلند" دعوت می کند تا در این روزهای آخر سال با یکدیگر در پارکینگ مدرسه دعوا کنند.

پاندای کونگ فو کار که در قسمت قبل بعد از سپری کردن تمرین های سخت و طاقت فرسا بالاخره توانست خود را به عنوان جنگجوی اژدها ثابت کند، در این قسمت تصمیم گرفته تا به دنبال هویت خود بگردد. در گیر و دار جستجوهای «پو» برای یافتن والدین واقعی اش، یک طاووس خونسرد و البته بی رحم به نام ارباب «شین» هوس کرده تا کل جهان را به تصرف خود درآورد و بساط کونگ فو را به صورت کامل از زمین ریشه کن کند...

«نیل مکالی» (دنیرو)، سارقی است که تخصصش انجام سرقت های بزرگ و پرخطر مثل حمله به بانک و وسایل نقلیه ی مخصوص حمل و نقل پول و اوراق بهادار است. «وینسنت هانا» (پاچینو) نیز کارآگاهی است لس آنجلسی که مصمم است او را به دام بیندازد.

«رالف» شخصیت بد یک بازی کامپیوتری است که میخواهد، همانند شخصیت خوب بازی که «فلیکس» نام دارد، یک قهرمان محبوب باشد. اما مشکل اینجاست که هیچکس آدم بدها را دوست ندارد. او تصمیم میگرد هرطور شده به آرزویش برسد، اما در این راه کل دنیایی که در آن است را دچار اختلال می کند...

زمانی که پسر 14 ساله‌ای در دریاچه‌ای غرق می‌شود، مادر با ایمانش برای بازگشت او از مرگ، دست به دعا برمی دارد.

داستان آتش‌نشانانی تنومند که هنگام نجات سه بچه غیرقابل کنترل، در شرایط سختی قرار می‎گیرند.

"رولاند دیسچاین" آخرین تفنگ داری ست که باید با فردی خطرناک به نام "والتر" که می خواهد باعث سرنگونی برج تاریک شود,مبارزه کند. و جهان را به حالت اول بازگرداند. در حال حاضر سرنوشت جهانیان به دستان او گره خورده است.

تد و تامی لین زوج تازه ازدواج کرده ی هستند که درصدد بچه دار شدن بر می آیند، اما برای احراز صلاحیت پدر و مادر بودن، تد باید در دادگاه ثابت کند که همچون یک انسان دارای شخصیت می باشد.

داستان شخصیتی به نام جک باوئر که برای حفظ امنیت ملی کشورش باید با زمان میارزه کند و در فرصتی کوتاه جلوی حملات تروریستی را بگیرد.

در طول کولاک و گیر افتادن در یک ایستگاه استراحت بزرگراهی در کوهستان، یک دانشجو کودک ربوده شده ای را پیدا می کند که در ماشینی متعلق به یکی از افراد داخل آن پنهان شده است.

لوسیفر مورنینگ استار که تصور می کند به اندازه کافی به عنوان یک خدمتکار وظیفه شناس در جهنم خدمت کرده, تصمیم می گیرد برای شناخت بهتر بشر مدت زمانی را در زمین سپری کند. او در شهر فرشتگان یعنی در لس آنجلس ساکن می شود.