داستان "ادی ادواردز" مشهور که در مسابقات المپیک زمستانی سال 1988 تماشاگران را شگفت زده کرد.

یک زن همراه دو فرزندش که به نور خورشید حساسیت دارند، در خانه‌ای تاریک زندگی می کند. با جریاناتی که برایش اتفاق می افتد، کم کم باور می کند که خانواده‌اش نفرین شده‌اند.

اِگزی و مرلین عازم ایالات متحده می‌شوند تا با «استیتزمن» متحد شوند، زیرا ستاد کینگزمن توسط مغز متفکری به نام «پاپی» از بین رفته و نابود شده است.

داستان شخصیتی به نام تیم که در هدر دادن اوقات خود استاد است. حال چه میشود همچین شخصی متوجه شود که فقط دو ساعت از عمرش باقیست؟

داستان یک سرباز سابق ارتش که اکنون یک مزدور تبدیل شده و در یک حادثه بهترین دوستش را از دست می دهد. اکنون او برای بررسی قتل او وارد عمل شده و با گروهی خطرناک مواجه می شود که قصد توطئه ای شیطانی دارند.