هلن گریس که به تازگی از شوهرش جدا شده، به همراه پسران دوقلویش جرد و سایمون و دختر بزرگش مالوری به خانه ای قدیمی در املاک اسپایدرویک- متعلق به عمه لوسیندا- اثاث کشی می کنند. در شب اول اقامت شان در خانه جدید، مالوری پشت دیواری کاذب یک آسانسور کوچک و یک کلید عجیب پیدا می کند. جرد با استفاده از آسانسور و کلی به اتاقی مخفی راه پیدا می کند که متعلق به صاحب قدیمی خانه آرتور اسپایدرویک است...

هنگامی که چهار فرزند خانواده ی ویلابی به دست والدین خودخواهشان رها می شود، آن ها باید یاد بگیرند که چگونه ارزش های قدیمی خود را با جهان معاصر سازگار سازند و خانواده ای مدرن خلق کنند.

خانواده آدامز در حومه کسالت بار شهر زندگی می کنند, اما دوستی ونزدی آدامز با دختر مجری سنت گرا و خشن برنامه زنده محلی ، درگیری بین خانواده ها را تشدید می کند.

سه غریبه که به انجام یک جرم واقعی وسواس فکری پیدا کرده اند, ناگهان گرفتار یکی از جرایم می شوند .

بلک مانتا درصدد گرفتن انتقام مرگ پدرش از آکامن می باشد. اکنون او که قدرت سه‌گانه سیاه را در اختیار دارد، به دشمنی سرسخت تبدیل شده و برای دفاع از آتلانتیس با برادر زندانی خود دوباره متحد می شود. آنها باید از قلمرو پادشاهی محافظت کنند.