پرونده جدید و واقعی فارگو به سال 1979 در سیوکس فالز، داکوتای جنوبی و لوورن، مینه سوتا بازمی گردد، جایی که یک افسر پلیس ایالتی پرونده یک باند جنایی و سندیکای مهم تبهکاری را بررسی می کند.

اقتباسی از داستان افسانه ای دیزنی در رابطه با یک شاهزاده با چهره ای ترسناک که عاشق زن جوان و زیبایی می شود.

متخصص رمزگشایی کتیبه های کهن داشنگاه هاروارد، رابرت لانگون، با توجه به اتفاقات مرموز پیش آمده برای واتیکان، کم کم متوجه خطر بزرگی میشود که دنیــا را نیز تهدید میکند ، حال او کسی است که پرده از این راز گشوده و میبایست جهانی را از شر شیاطین نجات دهد …

کریستوفر تبدیل به یک انسان بالغ شده و اکنون تمرکز او بر روی زندگی، کار و خانواده‌اش می‌باشد. تا اینکه کریستوفر به صورت ناگهانی...

داستان زنی که از معشوق سابقش درخواست کمک می کند تا شوهر یاغی خود را از دست گروهی تبهکار که قصد کشتن او را دارند، نجات دهد.

۱۲۳ تفنگدار ویژه ی ارتش امریکا به موگادیشو فرستاده می شوند تا دو ستوان ارشد ارتش سومالی را در عملیاتی برق آسا دستگیر کنند. اما در یک غافلگیری با خیل عظیمی از سربازان سومالی مواجه می شوند و جنگی سنگین آنها را زمینگیر می کند.

پدری که در طول زندگی اش عاشق قصه گویی بوده و همواره قصه های شیرینی از زندگی خود برای روایت کردن دارد و پسری که تمام قصه های پدر را زاییده ذهن او و کذب می داند و از اینکه همواره در طول زندگی اش مجبور بوده به این داستانهای دروغین گوش بدهد خسته شده، او فکر می کند که هیچ چیز از زندگی واقعی پدرش نمی داند و حالا که خودش در آستانه بچه دار شدن است دوست دارد به واقعیت زندگی خود وپدرش آگاه شود. حالا پدر در آستانه مرگ است و قصه ها هم رو به پایان...

در مصیبت یکی از بزرگترین فجایع زیست محیطی تاریخ بشریت، یعنی سونامی اقیانوس هند، خانواده ای در میان ده ها هزار غریبه گیر افتاده و یکدیگر را گم کرده اند...

سال‌ها بعد پس از داستان فیلم درخشش، دن تورنس که حال بزرگ شده است با دختری جوان ملاقات می‌کند که همان قدرت‌ها را دارد و او تلاش می‌کند تا از او محافظت کند...

در دنیایی که ساکنانش روبات ها هستند؛ «رادنی کاپرباتم»، مخترع جوان با استعدادی است که از شهر ریوت عازم «روبات سیتی» می شود. اما «رادنی» در آن شهر بزرگ نمی تواند «بیگولد»، مخترع درخشان مورد علاقه اش را پیدا کند...

جیووانی در دهمین سالگرد مرگ پدرش، با اکراه وظیفه آوردن کیک را برای جشن به خانه عمویش که رئیس اوباش است، قبول می کند. تنها دو ساعت مانده به شب، اتفاقاتی می افتد که زندگی اش را برای همیشه تغییر می دهد...

نگاهی به زندگی " هالستون" طراح مشهور لباس با بازی ایوان مک‌گرگور که نام او مترادف با تجمل‌گرایی و ثروت و لذت و شیک‌پوشی بود. او در دهه‌ی ۷۰ و ۸۰ در شهر نیویورک، به‌معنای واقعی کلمه یک امپراطور بود، تا این‌که در طی اتفاقی مجبور شد تا برای حفظ ارزشمندترین دارایی خود، که نامِ “هالستون” بود، به جنگی تمام‌ عیار وارد شود.