«دیوید» (هارلسن) و «دایانا» (مور) زن و شوهر جوانی هستند که دل باخته ی یکدیگر هستند و دچار مشکلات مالی شده اند. این دو به امید به دست آوردن پولی که نیاز دارند به لاس وگاس می روند، اما به مقصود خود نمی رسند. تا این که با مرد میانسال باوقاری آشنا می شوند که نامش «جان گیج» (ردفورد) است و به زوج جوان پیشنهاد عجیبی می کند ...

وقتی بن گیونز جراح قلب بازنشسته می فهمد که به بیماری لاعلاجی مبتلا است ، سگ محبوب خود را به خانه پسرش در شرق واشنگتن می برد و مصمم است زندگی خود را با شرایط خودش پایان دهد. اما سفر بن ، چرخشی غیرمنتظره دارد و به زودی به ماجراجویی ای تبدیل می شود که او خود را با ویژگی های متفاوتی روبرو می کند و...

امپراتوری مغولان به بزرگترین وسعتی که جهان تا کنون به خود دیده است، رسیده. ارتش های این امپراتوری هم اکنون اکثر بخش های شرقی اروپا را محاصره کرده اند. یک روستای کوچک برای دستیابی به آزادی، در خط مقدم کوه‌های کارپات مبارزه می کند.

داستان واقعی تیم شطرنج دبیرستان میامی جکسون که اولین تیم داخلی بود که توانست در مسابقات قهرمانی ملی شطرنج ایالات متحده آمریکا پیروز شود.

روایت شخصی سرسخت به نام جینی که برای ازدواج سانی را ملاقات می‌کند، اما ناامیدش می‌کند. بعد از این ماجرا، سانی با کمک مادر جینی تلاش می‌کند تا دل جینی را بدست آورد.

دو دانش آموز پسر انگلیسی عاشق یکدیگر می شوند. برای بدست آوردن جایی در جامعه، "کلایو" عشق ممنوعه خود "موریس" را رها کرده و ازدواج می کند...

یک زن حامله که توسط توهم و خیال‌های مرموز احاطه شده است، به این موضوع شک می‌کند که خانوده دوست‌پسر متوفی اش نقشه های شومی برای فرزند پا به دنیا نگذاشته اش کشیده اند...

کای جین، سرآشپز جوان محله چینی ها در سانفرانسیسکوی امروزی، درگیر تعقیب قدرت های مرگبار باستانی توسط سه گانه چینی معروف به "وو زینگ" می شود.

داستان سریال در مورد شخصیت‌های ترسناک از جمله دکتر فرانکشتاین و هیولای ساخته‌ی دست او، دوریان گری و کنت دراکولا می‌باشد که در قرن نوزدهم در ویکتوریای لندن رخ میدهد و این شخصیت‌ها را به هم پیوند میزند و …

داستان انتقام وایکینگ ها. این فیلم در پایان قرن دهم میلادی در ایسلند جریان دارد...

بعد از مدتها جنگ خدایان و تایتان ها، سرانجام خدایان فاتح این جنگ می شوند تا صلح و ثبات را به بشریت باز گردانند. اما شکست تایتان ها به معنای ریشه کنی ظلم و ستیز در جهان نیست چراکه اینبار نوبت به یک شیطان بسیار خشن و ظالم به نام «پادشاه هایپریون» است که با بشریت مبارزه کرده و دنیا را به سمت تاریکی سوق دهد.

داستان یعقوب استرر، یک کاپیتان دریایی، که با دوست خود بر سراینکه با اولین زنی که وارد آن کافه شود ازدواج کند، شرط بندی می کند.