بازیگر ناموفق و فراموش شده ی تلویزیون و بدلش در تلاشند تا نامی برای خود در جریان ساخت فیلمی در لس آنجلس 1969 دست و پا کنند.

دسامبر 1941، جبهه شمال غربی. یک ستون تانک آلمانی به سمت مسکو در حال حرکت است. در حین انجام ماموریت برای جلوگیری از پیشروی دشمن، نیکلای کوملف سرنگون می شود و...

داستان این مجموعهٔ تلویزیونی در مورد دو برادر است که یکی از آنها به جرم قتلی که انجام نداده به اعدام محکوم شده و برادرش خود را به زندان می‌اندازد تا با استفاده از نقشه‌ای که قبلا طراحی کرده او را از زندان فراری دهد...

داستان روابط میان چهار برادر که عشق و نفرت را با هم تقسیم میکنند. اما زمانی که سه برادر به نام های ساجی، بونی و فرانکی سعی می کنند رابطه برادرشان بابی با عشقش بهتر شود, پیوند برادری شکلی دیگر به خود می گیرد.

پسر نوجوانی برای یافتن علت مرگ دوست دختر سابقش وارد حلقه زیرزمینی و مخوف دبیرستان می شود.

در سال 1909، دو کاوشگر پس از اینکه در سفری در دانمارک در گرینلند پوشیده از یخ رها شدند، برای زنده ماندن می جنگند.

اقتباسی از رمان «توهمات گمشده» اثر آنوره دو بالزاک.

در سپتامبر سال هزار و نهصد و سی و دو در شهر شیکاگو یک کلاهبردار جوان که در صدد گرفتن انتقام خون شریک به قتل رسیده اش است ، برای بدست اوردن ثروت یک بانکدار با کلاهبردار حرفه ای همکاری می کند.

دانشجوی کارشناسی ارشد مهندسی، در تلاش برای انتقام گرفتن مرگ پدرش و دستیابی به عدالت اولین ربات از نوع خود را در خاورمیانه می سازد، که باعث می شود تحت تعقیب مقامات قرار بگیرد.

بندر پرل هاربر ، جنگ جهانى دوم . سرباز تازه وارد ، « رابرت ا . لى پرویت » ( كلیفت ) ، از بوكس حرفه‏اى بیزار شده است و حاضر نیست كه بار دیگر داخل رینگ برود . پس از این كه فرمانده جدید او « سروان هولمز » ( اوبر ) مى‏بیند « پرویت » به هیچ صورتى دیگر بوكس بازى نخواهد كرد به « گروهبان میلتن واردن » ( لنكستر ) دستور مى‏دهد تا با سپردن كارهاى پست او را اذیت و خوار و خفیف كند...

بازیگری بی نام تلاش می‌کند تا به عنوان شخصیت اصلی انتخاب شود تا اینکه با بازیگر دیگری آشنا شده و زندگی هردو نفر تغییر می‌کند.

داستان خانواده ای که در آینده ای نزدیک خود را با سوالاتی در مورد عشق، ارتباط و از دست دادن به چالش می کشند. ...