زندگی یک مرد چهل ساله ی دختر باز بعد از این که متوجه می شود خود دختری بیست و خورده ای ساله دارد، زیر و رو می شود.

سفر حماسی یک راننده فقیر هندی، که باید از هوش و زیرکی‌اش برای آزادی از رعیتی اربابان ثروتمندش استفاده کند و به مردی آزاد تبدیل شود.

هنگامی که یک نوجوان در دهستان هند متوجه شور و شوقش نسبت به اسکیت بورد می شود،‌ سعی دارد رویاهایش را در مسیر های ناهموار دنبال کند تا به هدفش برسد...

مرد جوانی که توانایی صحبت کردن و چرب زبانی در مقابل زنان را ندارد، نامه ای به معشوقه ی خود می نویسد اما این نامه به دست مادر معشوقه اش رسیده و او تصور می کند که این نامه برای او نوشته شده است.