در اواسط دهه ۱۹۹۰ یک افسر سابق نظامی توسط سرویس اطلاعاتی کره جنوبی به عنوان جاسوس استخدام میشود و با نفوذ بین مقامات عالی رتبه کرهٔ شمالی به دنبال جمع آوری اطلاعات حساس در مورد برنامه هسته ای کرهٔ شمالی هست.

یک وکیل مجبور میشود که باغ‌وحشی را اداره کند که بیشتر حیواناتش را فروخته‌است.

این فیلم داستان از دست رفته ها را روایت می کند. جونگ ایل و سون نام دلشان برای پسرشان تنگ شده است. او سو هو نام داشت و در یک حادثه ی غم انگیز جان خود را از دست داد. دل تنگی خانواده ی او با نزدیک شدن سالگرد تولدش تنها بدتر و بدتر می شود، تولدی که خود سو هو در آن حضور ندارد. دوستان و نزدیکانش قصد دارند به مناسبت سالگرد تولد سو هو دور هم جمع شده و به عنوان هدیه، خاطرات خاص و ویژه ی خود با سو هو را روایت کنند.

کیم جونگ دائه و بیک یانگ جی هر دو پدر و مادر خود را از دست داده بودند و برادر قسم خورده هم شدند. آنها در یئونگ دونگ مستقر شدند تا با جمع کردن زباله ها امرار معاش کنند و به حیات خود ادامه دهند. وقتی از آن ها خواسته شد که مکان یئونگ دانگ را ترک کنند و همه نقل مکان کنند، این دو از هم جدا شدند. پس از گذشت 3 سال یکدیگر را ملاقت می کنند و هر دو در دو گروه گانگستر قرار می گیرند و مورد سوء استفاده دیگر گروه ها قرار می گیرند...