سه شخص متوجه می شوند که هیچ یک از آنها تا به حال طعم و معنای ترس واقعی را حس و درک نکرده است، لذا، در طول یک شب، تصمیم میگیرند همدیگر را بترسانند و...

داستان شاون و گاس که برای کمک به رئیس پلیس قدیمی خود به سانتا باربارا باز می گردند، اما

داستان خواهر برادری به نام های باربارا و جانی که از قبر پدرشان در گورستانی دورافتاده در پنسیلوانیا دیدن می کنند اما ناگهان توسط زامبی ها مورد حمله قرار می گیرند.

تعدادی از دوستان دور هم جمع می‌شوند تا یک بازی را انجام دهند، که از یک سری چالش های سخت و مسخره ذهنی و فیزیکی تشکیل شده است. آنها زخم‌های قدیمی را التیام می‌بخشند، جای درست و اشتباه عوض می‌شود و معنای واقعی دوستی را درک می‌کنند...